83/ 35 كه بر تختها [تكيه زده] نظاره مىكنند (35) 83/ 36 كه آيا به كفرورزان در برابر اعمالى كه انجام دادهاند پاداش داده مىشود؟ (36) 84. [سورهى انشقاق (شكافته شدن) مكّى، 25 آيه] به نام خداوند بخشندهى مهربان 84/ 1 آنگه كه آسمان از هم شكافد (1) السماء: فاعل براى فعل محذوف يا مبتدا. 84/ 2 و بر پروردگارش گوش دارد و خود چنين سزاوار است (2) 84/ 3 و آنگه كه زمين گستره گردد (3) 84/ 4 و آن چه در درون دارد، بيرون فكند و خود تهى گردد (4) ما: اسم موصول، مفعول به، محلا منصوب. 84/ 5 و بر پروردگارش گوش دارد و خود چنين سزد (5) 84/ 6 هان! اى انسان، به راستى تو در راه پروردگارت سخت رنج بردهاى و او را ملاقات خواهى كرد (6) كدحا: مفعول مطلق براى (كادح) 84/ 7 و امّا كسى كه نامهى اعمالش به دست راستش داده شود (7) امّا: حرف شرط و تفصيل. من: اسم شرط جازم، مبتدا، محلا مرفوع. كتابه: مفعول به دوّم و هاء: مضاف اليه، محلا مجرور. 84/ 8 به زودى حساب آسانى با او حساب شود (8) 84/ 9 و شادان به سوى خانوادهى خويش بازگردد (9) مسرورا: حال از فاعل فعل (ينقلب) 84/ 10 و امّا كسى كه نامهى اعمالش از پشت سرش به او داده شود (10) 84/ 11 به زودى به ناله مىپردازد (11) 84/ 12 و به آتش سوزان درآيد (12) 84/ 13 همانا او در ميان خانوادهى خويش شادمان بود (13) 84/ 14 بىگمان او مىپنداشت كه هرگز [به جانب خداوند] بازنخواهدگشت (14) ان: مخفّفه از مثقّله و اسمش ضمير شأن محذوف است و جملهى لن يحور: خبر آن، محلا مرفوع. 84/ 15 آرى، به راستى پروردگارش به حال او بينا بود (15) بلى: حرف جواب. 84/ 16 پس قسم ياد مىكنم به شفق (16) لا: حرف نفى زايد براى تاكيد قسم. 84/ 17 و قسم به شب و آن چه فرا گيرد (17) ما: حرف مصدرى. 84/ 18 و قسم به ماه آنگه كه كامل گردد (18) 84/ 19 قطعا شما از حالتى بر حالتى ديگر درآييد (19) 84/ 20 پس آنان را چه مىشود كه ايمان نمىورزند؟ (20) ما: اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع. 84/ 21 و هنگامى كه بر آنان قرآن خوانده شود، سجده نمىكنند (21) 84/ 22 بلكه آنان كه كفر ورزيدهاند، كذب مىورزند (22) بل: حرف اضراب. 84/ 23 و خداوند به آن چه در دل نهان مىدارند، داناتر است (23) 84/ 24 پس آنان را به عذابى دردناك بشارت بده (24) 84/ 25 مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال شايسته انجام دادهاند كه براى آنان اجرى بدون منّت است (25) الّا: حرف استثنا، الّذين: اسم موصول، مستثنى، محلا منصوب. غير: صفت براى (اجر)