89/ 24 گويد: «اى كاش من براى زندگانى خود چيزى از پيش مىفرستادم!» (24) يا: حرف تنبيه. ليتنى: از حروف مشبهة بالفعل و نون: نون وقايه و ياء: اسم آن، محلا منصوب و جملهى قدّمت: خبر آن، محلا مرفوع. 89/ 25 پس در چنين روز احدى مانند عذاب او عذاب نكند (25) 89/ 26 و احدى مانند بند نهادن او بند ننهد (26) 89/ 27 هان! اى نفس مطمئنّه (27) 89/ 28 به سوى پروردگارت در حالى كه تو از او خوشنودى و او از تو خوشنود است، بازگرد (28) راضية و مرضية: هر دو حال از فاعل فعل (ارجعى) 89/ 29 و در زمرهى بندگانم درآى (29) 89/ 30 و در بهشتم درآى (30) جنّتى- فى جنتى: منصوب به نزع خافض و ياء: مضاف اليه، محلا مجرور. 90. [سورهى بلد (شهر) مكّى، 20 آيه] به نام خداوند بخشندهى مهربان 90/ 1 به اين شهر [مكّه] سوگند ياد مىكنم (1) لا: حرف نفى زايد براى تاكيد قسم. 90/ 2 در حالى كه تو در اين شهر جايگزين شدهاى (2) 90/ 3 و سوگند به پدر و فرزندى كه به وجود آورده است (3) 90/ 4 به يقين انسان را در رنج آفريدهايم (4) 90/ 5 آيا او مىپندارد كه هرگز احدى بر او دست نيابد؟ (5) ان: مخفّفه از مثقّله. 90/ 6 گويد: «مالى فراوان تباه كردم.» (6) 90/ 7 آيا او مىپندارد كه احدى او را نديده است؟ (7) 90/ 8 آيا براى او دو چشم ننهادهايم؟ (8) 90/ 9 و زبانى و دو لب (9) 90/ 10 و او را به دو راه خير و شر هدايت نكردهايم؟ (10) 90/ 11 ولى او بر آن عقبه بر نگذشت (11) 90/ 12 و تو چه دانى كه عقبه چيست؟ (12) ما: هر دو مورد اسم استفهام، مبتدا، محلا مرفوع. 90/ 13 آزاد كردن بردهاى (13) فك: خبر براى مبتداى (هى) محذوف. 90/ 14 يا اطعامى در روز گرسنگى (14) ذى: صفت براى (يوم) 90/ 15 به يتيمى خويشاوند (15) يتيما: مفعول به براى مصدر (اطعام). ذا: صفت براى (يتيما)، علامت نصب آن (الف) و از اسماء خمسه است. 90/ 16 يا مسكينى خاكنشين (16) ذا: صفت براى (مسكينا) 90/ 17 سپس از كسانى باشد كه ايمان ورزيدهاند و همديگر را به صبر توصيه كردهاند و نيز همديگر را به مهربانى سفارش كردهاند (17) 90/ 18 اينان اصحاب يميناند (18) 90/ 19 و كسانى كه به آيات ما كفر ورزيدهاند، آنان اصحاب شمالاند (19) 9/ 20 بر ايشان آتشى انبوه باشد (20)