نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 67
3/ 133 و به سوى آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش [به اندازهى] آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است، بشتابيد (133) 3/ 134 كسانى كه در گشايش و تنگدستى انفاق مىكنند و همواره خشم خود را فرومىخورند و از مردم درمىگذرند و خداوند نيكوكاران را دوست دارد (134) الغيظ: مفعول به براى اسم شبه فعل الكاظمين. 3/ 135 و كسانى كه چون كار زشتى انجام دهند يا بر خود ستم روا دارند، خداوند را ياد مىكنند و براى گناهانشان آمرزش مىخواهند- و چه كسى جز خداوند گناهان را مىبخشد؟- و بر آن چه [از اعمال ناشايست] انجام دادهاند در حالى كه خود مىدانند [كه خطا كردهاند،] پافشارى نمىكنند (135) الّذين: معطوف بر اسم موصول آيهى قبل كه صفت براى متقين بود. الّا: حرف حصر و اللّه: بدل از ضمير مستتر يغفر (هو) است. 3/ 136 آنان، پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان و باغهايى است كه از زير [درختان] آن رودها روان است و جاودانه در آنند و پاداش اهل عمل چه خوب است (136) اولئك: اسم اشاره، مبتدا، محلا مرفوع. و جزاء: مبتداى دوّم و مغفرة: خبر جزاؤ. جملهى جزاؤهم مغفرة: خبر اولئك. خالدين: حال از ضمير جزاؤهم. نعم: فعل ماضى مدح و اجر: فاعل آن و العاملين: مضاف اليه، علامت جرّ آن (ياء) است و حرف (نون) عوض از تنوين در مفرد آن (عامل) است. 3/ 137 البتّه قبل از شما سنّتهايى بوده كه سپرى شده است. پس در زمين بگرديد و بنگريد كه سر انجام تكذيبكنندگان چگونه بوده است؟ (137) كيف: اسم استفهام، مبنى، خبر مقدّم كان، محلا منصوب و عاقبة: اسم كان. 3/ 138 اين [كتاب كريم] روشنگرى براى مردم و هدايت و اندرزى براى پرهيزگاران است (138) هذا: مبتدا، محلا مرفوع و بيان: خبر آن. 3/ 139 اگر مؤمنايد سستى نكنيد و اندوهگين نشويد در حالى كه شما برتريد (139) لا: هر دو مورد حرف نهى جازمه. واو: حرف حاليّه. 3/ 140 اگر به شما آسيبى رسيده باشد، به آن قوم [كافران] نيز آسيبى نظير آن رسيده است و ما اين روزگار را [براى عبرت] در ميان مردم [به نوبت] مىگردانيم و تا اين كه خداوند آنان را كه ايمان آوردهاند، بشناساند و از شما گواهانى بگيرد و خداوند ستمكاران را دوست ندارد (140) مثل: صفت براى قرح. الايام: بدل از تلك كه مبتداست.
نام کتاب : ترجمه قرآن و نكات نحوى آن نویسنده : برزى، اصغر جلد : 1 صفحه : 67