نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 152
12- خدا به شيطان گفت: چه چيز منع كرد تو را از سجده كردن آدم وقتى تو را امر كردم؟ شيطان گفت: من بهترم از آدم؛ زيرا خلق كردى مرا از آتش و آدم را از گل؛ آتش روشن و نورانى است، گل تيره و ظلمانى، پس من افضل و بهتر از آدم هستم، به او فروتنى نكنم. 13- خدا گفت به شيطان: پس فرود شو از مرتبه خود، در آسمان تو را نرسد كه تكبّر كنى و بزرگى جويى در آنجا. بيرون برو كه تو از جمله خوارشدگانى. 14- گفت شيطان: مهلت بده مرا تا روز قيامت كه نميرم. 15- خدا گفت: البته تو از مهلت دادهشدگانى. 16- شيطان گفت: به سبب اينكه دور كردى مرا از رحمت خود بنشينم سر راه اولاد آدم براى گمراه كردن ايشان از راه راست تو؛ 17- و بيايم ايشان را البته از جلوى روى آنها و از پشت سر آنها و از طرف راست و از طرف چپ ايشان؛ چنان احاطه كنم ايشان را كه راه گريزشان ندهم تا گمراهشان نمايم. و نيابى تو بيشتر از اولاد آدم را شكر كننده و به راه راست رونده. 18- خدا گفت به شيطان: بيرون برو از آسمانها در حالى كه تو نكوهيده و رانده شدهاى. هر كس متابعت كند تو را از بنى آدم پر مىكنم البته جهنم را از شما همگى، تو و تابعانت. 19- و گفتيم اى آدم! جايگزين شو تو و زنت حوّا در بهشت؛ پس بخوريد از خوراكيهاى بهشت از هر جا كه خواسته باشيد، ولى نزديك مشويد به اين درخت كه درخت گندم است، كه اگر از آن خورديد به خود ستمكاريد. 20- پس وسوسه كرد شيطان از بيرون بهشت براى آدم و حوا كه در بهشت بودند تا ظاهر كند عورتهاى پوشيدهشان را. و گفت شيطان به آدم كه: نهى نكرد شما را پروردگارتان از اين درخت مگر از فرشته شدن شما يا جاودان ماندنتان در بهشت؛ كه اگر بخوريد، يا فرشته شويد يا ماندگار در بهشت. اگر مىخواهيد هميشه در بهشت بمانيد از اين درخت گندم بخوريد كه من خيرخواه شمايم. 21- و قسم خورد برايشان كه من شما را از نصيحت كنندگانم. 22- پس فرو انداخت شيطان آدم و حوا را از رتبه و مقامشان به فريفتن. چون چشيدند از درخت گندم، جامه بهشتى از اندامشان بريخت و ظاهر شد از براى ايشان عورتشان و شروع كردند به وصله نهادن بر عورات خود از برگ درختان بهشت. و ندا كرد ايشان را پروردگارشان كه: آيا نهى نكردم شما را كه مخوريد از اين درخت؟! و نگفتم كه: شيطان براى شما دشمن آشكارى است؟! (اين نهى خداوند آدم و حوا را، نهى تحريمى نبود كه برايشان حرام باشد خوردن از آن درخت؛ چون انبيا، معصومند و معصوم، كار حرام نكند. بلكه نخوردن مستحبّ بود برايشان و باعث زيادتى اجر و ثوابشان مىشد؛ چون به اغواى شيطان خوردند حظّ و بهرهشان نقصان يافت.)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 152