نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 509
20- آنان كه ايمان آوردند و انس با قرآن دارند، اگر تأخير افتد آمدن وحى، گويند: چرا فرستاده نشد سورهاى؟ اما ديگران پس چون فرستاده شود سوره محكمى و ذكر شود در آن امر جنگ با كفار، مىبينى آنان را كه در دلهايشان ناخوشى است؛ مىنگرند به سوى تو مانند نگريدن آن كسى كه آمده باشد بر او آثار مرگ. پس سزاوارتر برايشان فرمانبرى از تو و گفتار نيكو است. 21- چون جزم شود امر قتال، پس اگر راست گويند با خدا و حاضر براى جهاد شوند بهتر است بر ايشان. 22- آيا انتظار مىرود از شما اى اهل نفاق! كه اگر متولّى امور مردم شويد و حكومت يابيد اينكه تباهى و فساد كنيد در زمين و قطع كنيد ارحام خود را. 23- اين گروه را لعنت كرد خدا؛ پس كرد نمود ايشان را و كور گردانيد چشمهايشان را. ( «ابن جوزى» مىگويد: پسر احمد حنبل گفت: با پدرم سخن از لعن يزيد به ميان آمد، گفت: پسرك من! يزيد را خدا در قرآن لعن كرده؛ اين دو آيه را خواند كه يزيد چون حكومت يافت سال اول قطع رحم كرد حسين- عليه السلام- را كشت. سال دوم فساد كرد مدينه را به قتل و غارت كشيد. سال سوم جسارت به كعبه كرد و به درك رفت). 24- آيا تفكّر نمىكنند قرآن را تا پند گيرند؟ بلكه بر دلهاى ايشان است قفلهاى آنها. 25- آنان كه برگشتند و كافر شدند بعد از آنكه ظاهر شد بر ايشان راه راست، البته شيطان در نظر ايشان جلوه داد راه باطل را؛ و دراز گردانيد آرزوهاى ايشان را. 26- چون كه اينها به آنان كه كراهت داشتند از وحى خدا بر پيغمبر گفتند: ما با شما هستيم در بعضى كارها كه آن محاربه با پيغمبر است. و خدا مىداند امور پنهانى ايشان را. 27- پس چگونه است حال اين بدكرداران وقتى كه بميرانند ايشان را فرشتگان با خشم و غضب، كه مىزنند بر رويها و پشتهايشان تا جان دهند؟ 28- اين به سبب آن است كه پيروى نمودند آنچه را كه به خشم آورد خدا را، و كراهت داشتند خشنودى او را؛ پس نابود كرد خدا عملهايشان را. 29- بلكه گمان كردن آنان كه در دلهايشان مرضى است اينكه: هرگز بيرون نكند و ظاهر نسازد خدا كينههاى ايشان را كه با مؤمنين دارند.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : ياسرى، محمود جلد : 1 صفحه : 509