همين كه فرمان خشم و قهر ما رسيد ديار آن قوم را زير و رو نموده و بر سر مردمش از آسمان سنگهاى بلا و هلاكت بباريد (82) كه بامر پروردگار نشاندار و معين بود و چنين هلاكتى از مردم ستمكار بعيد نيست (83) و ما بسوى مردم مدين برادرشان شعيب را فرستاديم و او بمردم گفت بيائيد خداى يگانه را بپرستيد كه جز او خدايى نيست و در ترازو و پيمانهها دقت كنيد كه كم نگذاريد و من خير و صلاح شما را در آن مىبينم ميترسم از عذاب شديدى كه شما را احاطه نموده و نابود سازد (84) و اى مردم در وزن و پيمانه نمودن كالا رعايت عدالت نمائيد و بمردم كم نفروشيد و در روى زمين بفساد و تباهى برنخيزيد (85)