3- مردار، خون، گوشت خوك [1] و آنچه [به هنگام ذبح] نام غير خدا بر آن برده شده [و براى رضايت و خوشآمد طاغوتها و غيره قربانى شده باشد] و حيوانى كه خفه شده و يا با زدن از پاى درآمده و بر اثر سقوط يا ضرب شاخ [حيوانى ديگر] كشته شده و باقيمانده صيد درندگان بر شما حرام شده است، مگر اينكه [پيش از مردن] ذبح كرده باشيد؛ و [نيز] آنچه در برابر بتها قربانى شوند و تقسيم [گوشت حيوان] به حكم قرعه؛ اينها همه انحراف [از فرمان خدا] است؛ اما هر كه در شرايط گرسنگى بدون قصد گناه، ناگزير [از خوردن آنها] گردد، [مسئلهاى نيست كه] خدا آمرزگارى است مهربان؛ امروز انكارورزان از [براندازى] دين شما نوميد شدند، پس از آنها نترسيد و از [نافرمانى] من بترسيد؛ امروز دين شما را به كمال رساندم و نعمت خويش را بر شما تمام كردم و تسليم [در قبال خدا] را [2] به عنوان دين براى شما انتخاب كردم [3]. 4- از تو مىپرسند چه چيزهايى بر آنها حلال شده است؟ بگو: نعمتهاى پاكيزه بر شما حلال است، و [نيز] دستاورد سگان شكارى كه مورد تعليمشان قرار دادهايد؛ [زيرا] هنرى كه خدا به شما آموخته است به سگان آموزش مىدهيد؛ پس، از شكارى كه براى شما گرفتهاند بخوريد و نام خدا را بر آن ياد كنيد [4] و از خدا پروا كنيد، كه خدا سريع الحساب است. 5- امروز نعمتهاى پاكيزه بر شما حلال شد؛ و غذا [و ذبايح] اهل كتاب بر شما و غذا [و ذبايح] شما بر آنها حلال است [5] و [نيز نكاح] زنان پارساى مؤمن و زنان پارسايى كه قبل از شما اهل كتاب بودند [بر شما حلال است]، در صورتى كه مهرشان [6] را بپردازيد، در حالى كه خود پاكدامن باشيد نه بىعفت، و نه اينكه [در نهان] دوست بگيريد؛ و هر كه [ضرورت] ايمان را انكار كند، تلاشش بر باد رفته است و در آخرت در شمار زيانكاران خواهد بود. [1]- به زيرنويس اول آيه 173 بقره (2) توجه فرماييد. [2]- براى توجيه افزوده، با آيه 131 بقره (2) مقايسه فرماييد. [3]- بر حسب ترتيب نزول، اين آيه آخرين آيه قرآن است (شادروان دهلوى)؛ و اللَّه اعلم. [4]- دستور ذكر نام خدا در موارد ذبح يا شكار، خاص مسلمانان نيست و به پيروان ساير مذاهب نيز داده شده است؛ با آيه 34 حج (22) مقايسه فرماييد. [5]- شيخ المفسرين طبرسى در تفسير خود ذيل اين آيه گفته است: «به نظر اكثر مفسران و فقها منظور از طعام، ذبيحه اهل كتاب است» طبرسى در عين حال در دنباله كلام خود اضافه مىكند: «برخى هم گفتهاند مقصود حبوبات است» در اين مورد بايد توجه داشته باشيم كه حبوبات اهل كتاب، مسئله و ابهامى نبوده است كه قرآن بخواهد آن را روشن كند. آنچه از آغاز مشكل روز بوده، مسئله ذبايح اهل كتاب بوده كه قرآن به آن اشاره و آن را روشن كرده است. شيخ طوسى و ابو الفتوح رازى نيز در تفسيرهاى خود هر دو قول را محتمل مىدانند؛ ولى محمد جواد مغنيه در تفسير الكاشف قايل به حليت ذبايح اهل كتاب است. ضمناً در آيات قرآن «طعام» در مورد غذاى گوشتى نيز به كار رفته است؛ به آيه 96 مائده (5) توجه فرماييد اين كلمه در قرآن حدود 20 مورد بكار رفته كه در تمامى موارد به معنى مطلق خوراك آمده است؛ من جمله آيات 61 و 184 بقره (2)، 93 آل عمران (3)، 75 و 95 مائده (5)، 37 يوسف (12) و غيره؛ دليل قاطع ديگر در اين مورد آيه 34 حج (22) است. براى توضيحات جامعتر و محققانهتر به رساله آيت اللَّه محمد ابراهيم جناتى در نشريه كيهان انديشه شماره 65 (فروردين و ارديبهشت 75) و نيز مقاله استاد بهاء الدين خرمشاهى در روزنامه اطلاعات شماره 21013 مورخ 25 اسفند 75 صفحه معارف اسلامى مراجعه فرماييد؛ و اللَّه اعلم. [6]- واژه «اجور» در آيه به معنى «مهريه» است؛ با آيه 50 احزاب (33) مقايسه فرماييد.