171- [به ياد آر] آن گاه كه كوه را بر فراز [گروهى از] دودمان يعقوب همچون چترى نگاه داشتيم كه مىپنداشتند بر سرشان فرود مىآيد؛ [گفتيم:] آنچه [از احكام تورات] [1] به شما دادهايم، جدى بگيريد و مفاد آن را [2] به خاطر بسپاريد، بسا كه پرهيزكار شويد. 172- [به ياد آر] آن گاه كه پروردگار تو از پشت بنى آدم نسلشان را پديد آورد و [به زبان فطرت] آنها را بر خودشان گواه ساخت كه: مگر من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: آرى، گواهى داديم؛ [اين گواهى را به زبان فطرت گرفتيم] تا روز رستاخيز نگوييد از اين [توحيد] بىخبر بوديم؛ 173- يا نگوييد كه پدران ما از قبل مشرك بودند و ما فرزندانى از پى آنها [و پيرو آنها] بوديم؛ آيا ما را به خاطر آنچه هرزه درايان كردند هلاك مىكنى؟ 174- آيات را اين گونه به وضوح بيان مىكنيم و بسا كه بازگردند. 175- داستان آن [دانشمند] را بر آنها بخوان كه نشانههاى خود را [به صورت كراماتى] به او داده بوديم، ولى يكباره و بكلى از آنها دست كشيد، آن گاه شيطان به تعقيبش پرداخت و در راه تباهى قرار گرفت [3]. 176- و اگر مىخواستيم [و شايستهاش تشخيص مىداديم، مقام] او را بدان [كرامات] رفعت مىبخشيديم [4]، ولى او به پستى گراييد و هواى نفس خويش را پيروى كرد؛ حكايت او همچون حكايت سگ است كه چه بر او حمله برى و چه به حال خود رهايش كنى، لهله زند، چنين است داستان گروهى كه آيات ما را دروغ شمردند؛ داستان را بازگو، بسا كه انديشه كنند. 177- گروهى كه آيات ما را دروغ شمردند و به خويش ستم مىكردند، از صفت بدى برخوردارند. 178- هر كه را خدا هدايت كند، راه يافته [واقعى] است [5] و آنان كه خدا، گمراهشان كند، [6] زيانكارند. [1]- از نظر توجيه افزوده، با آيه 145 اعراف (7) مقايسه فرماييد. [2]- به آيات 83 و 84 بقره (2) و 12 مائده (5) توجه فرماييد. [3]- نام شخص مورد بحث در قرآن مشخص نشده است. به نظر مىرسد اين داستان بيانى سمبليك باشد و شامل هر دانشمندى است كه پايان كارى چنين ناهنجار دارد. بعضى از مفسرين گفتهاند كه مصداق آيه، يكى از علماى يهود به نام «بلعم باعورا» بوده است. [4]- به بخش پايانى آيه 24 توبه (9) وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ توجه فرماييد. [5]- به آيه 16 مائده (5) توجه فرماييد. [6]- به آيه 27 ابراهيم (14) وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ توجه فرماييد.