responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : طاهرى قزوينى، على اكبر    جلد : 1  صفحه : 222


6- هيچ موجود زنده‌اى روى زمين نيست جز آنكه روزى‌اش بر عهده خداست و قرارگاه [زندگى‌] و امانتگاه [پس از مرگ‌] ش را مى‌داند [1]؛ و همه چيز در كتاب روشن [علم خدا] ثبت است.
7- اوست كه آسمانها و زمين را طى شش دوران آفريد و [قبل از آن‌] عرش او بر آب قرار داشت [2]، هدف [از آفرينش‌] اين بود كه شما را بيازمايد كه كدام يك در عمل بهتريد [3]؛ و اگر بگويى پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد، انكار ورزان خواهند گفت: اين جز [تصورى باطل و] جادويى آشكار نيست.
8- اگر عذاب آنها را چند صباحى به تأخير اندازيم، [به ريشخند] خواهند گفت: چه چيز آن را باز مى‌دارد؟ آگاه باشيد روزى كه عذابشان فرا رسد، از آنان بازداشته نخواهد شد و عذابى كه استهزايش مى‌كردند، دامنگيرشان خواهد شد.
9- اگر انسان را از رحمت خود برخوردار سازيم، آن گاه [به مصلحتى‌] آن را از او باز داريم، نوميد و ناسپاس خواهد شد [4].
10- و اگر پس از گزندى كه به او رسيده است، نعمت و آسايشى به او بچشانيم، خواهد گفت: مشكلات از من برطرف شد؛ چرا كه سرمست و فخر فروش است؛
11- مگر شكيبايان نيكوكار كه آمرزش و پاداشى بزرگ [در انتظار] دارند.
12- مباد [5] از بيم آنكه مى‌گويند چرا گنجى بر او نرسيده يا فرشته‌اى همراهش نيامده است، [ابلاغ‌] پاره‌اى از آيات را كه به تو وحى مى‌شود، فروگذارى و نسبت به آن دلتنگ شوى؛ تو فقط هشدار دهنده‌اى؛ و خدا كارگزار هر چيزى است.

[1]- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيه 60 عنكبوت (29) آمده است.
[2]- اين آيه يكى از دشوارترين متشابهات قرآن است. هيچ يك از مفسران گذشته نكته روشنگرى در مورد آن نگفته‌اند، ولى تفسير نمونه به نكته‌اى اشاره كرده است كه با نظريات علمى جديد سازگارى دارد و ترجمه آيه با كلمات در تقدير به اين صورت خواهد بود: «عرش او بر (توده گداخته و) آب (گونه‌اى) قرار داشت» بايد توجه داشت كه در زبان عرب به هر مايعى «ماء» مى‌گويند؛ و اللَّه اعلم.
[3]- براى توجيه افزوده، با آيه 2 ملك (67) مقايسه فرماييد.
[4]- مفهوم آيه به بيان ديگر در آيات 15 و 16 فجر (89) آمده است.
[5]- شيخ المفسرين طبرسى ذيل اين آيه گفته است: كلمه «لعلك» در اين آيه بر وجه شك نيست و منظور از آن، نهى از ترك ادا رسالت است. مفسران ديگرى نيز مثل ميبدى و فخر رازى و علامه طباطبايى همين نظر را با بيان ديگرى تأييد كرده‌اند. اگر اين كلمه را تحت اللفظ معنى كنيم با مقام حضرت پيامبر (ص) مغايرت دارد؛ بخصوص وقتى روش آن حضرت را در اين مورد در آيات 15- 17 يونس (10) بررسى مى‌كنيم. لازم به يادآورى است كه «لعلك» در آيات 6 كهف (18) و 3 شعرا (26) نيز از همين نمونه است.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : طاهرى قزوينى، على اكبر    جلد : 1  صفحه : 222
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست