60- آيا توجه نكردهاى به كسانى كه بر اين تصورند كه به آنچه بر تو و قبل از تو نازل شده است، باور دارند، و [لى] مىخواهند حاكميت طاغوتها [و امراى خودكامه] را بپذيرند، در حالى كه [در همان كتابها] به انكار طاغوتها فرمان يافتهاند؛ شيطان مىخواهد در گمراهى بىپايانى قرارشان دهد. 61- و چون به آنها گفته شود: به آنچه خدا نازل كرده است و به [تعليمات] پيامبر توجه كنيد، دو رويان را مىبينى كه سخت از تو روى بر مىتابند. 62- آن گاه كه بر اثر رفتار گذشته خود دچار آسيبى مىشوند، چگونه است كه به سراغ تو مىآيند، در حالى كه به خدا سوگند ياد مىكنند كه جز خير خواهى و سازگارى منظورى نداشتيم. 63- اينان كسانى هستند كه خدا نيّات درونيشان را مىداند، از آنها درگذر و اندرزشان بده و به گونهاى دلنشين با بيانى رسا با آنان سخن بگو. 64- هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر به اين منظور كه به فرمان خدا مورد اطاعت [مردم] قرار گيرد؛ و اگر [هواداران طاغوتها] هنگامى كه [با كارشكنى و دشمنى] به خويش ستم مىكردند، نزد تو آمده، از خدا آمرزش مىخواستند و پيامبر هم برايشان آمرزش مىطلبيد، خداى را بازپذير و مهربان مىيافتند [1]. 65- نه، به پروردگارت سوگند، آنها ايمان [واقعى] نخواهند داشت، مگر اينكه در اختلاف بين خود، تو را به داورى بپذيرند و از داورى تو در دل احساس ناراحتى نكنند و بىچون و چرا تسليم آن باشند. [1]- يك مصداق در مورد آن را در آيه 12 ممتحنه (60) ملاحظه فرماييد.