نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على جلد : 1 صفحه : 445
71 و آيا نديدند كه ما از آنچه دستهاى (قدرت) ما ايجاد كرده (از مواد اوليه و مبدأ وجود زندهها) براى آنها چهارپايانى آفريديم كه آنها مالك و مسلّط بر آنند! 72 و آنها را برايشان رام كرديم، پس برخى از آنها وسيله سواريشان است و از (گوشت و لبنيات) برخى مىخورند. 73 و براى آنان سودها و آشاميدنىها در آن (حيوانات) است، پس آيا سپاس نمىگزارند؟! 74 و به جاى خداى يكتا معبودهايى براى خود اتخاذ كردهاند، شايد (از ناحيه آنها) يارى شوند. 75 آنها قدرت يارى اينان را ندارند و اينان براى آنها سپاهى احضار شدهاند (در دنيا براى حفظ و دفاع از آنها، و در آخرت براى بازپرسى و كيفر). 76 پس گفتار آنها (در انكار خدا و تكذيب دعوتت) تو را غمگين نسازد، زيرا كه ما آنچه را در دل پنهان دارند و آنچه را بر زبان آشكار مىكنند، و آنچه را در خلوت و آنچه را در جلوت انجام مىدهند مىدانيم (و همه را كيفر خواهيم داد). 77 آيا انسان (به چشم دل) نديده كه ما او را از نطفهاى آفريديم كه به ناگاه (در اندك مدتى انسانى) ستيزهگر و مخاصمهجوى آشكار (در امر معاد) است؟! 78 و براى ما مثالى زد در حالى كه آفرينش خود را فراموش نموده، گفت: چه كسى اين استخوانها را زندگى مىبخشد در حالى كه چنين پوسيده و خاكستر شده است. 79 بگو: كسى آن را زنده مىكند كه نخستين بار پديدش آورد، و او به هر (نوع) آفرينش و به هر آفريدهاى داناست. 80 همان كه براى شما از درخت سرسبز و تر (به نام مرخ و عفار) آتشى (خشك و سوزان) پديد آورد، پس شما از آن (به ماليدن دو شاخه سبز به يكديگر) به ناگاه آتش مىافروزيد. 81 و آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده توانا نيست بر اينكه امثال آنها را بيافريند (اجزايشان را از ميان خاك گرد آورد و شكل دهد كه در صورت، مماثل آنها و در ماده عين آنها باشد)؟ چرا (تواناست) و اوست آفريننده كامل و دانا. 82 جز اين نيست كه كار و شأن او اين است هنگامى كه وجود چيزى را بخواهد به او مىگويد: باش، پس مىباشد (هيچ ابزارى در ميان نيست و به مجرد اراده بود شده، گويى به او گفته: باش، و او شده است). 83 پس منزه است آن كه ملكيت حقيقى و تسلّط كامل بر همه اشيا به دست (قدرت) اوست، و (همه شما انسانها) به سوى او بازگردانده مىشويد.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على جلد : 1 صفحه : 445