نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على جلد : 1 صفحه : 526
سوره نجم مكّى ، 62 آيه به نام خداوند بخشنده مهربان 1 سوگند به ستاره هنگامى كه طلوع و غروب كند (يا به شهاب ثاقب زمانى كه بر اجنّه و شياطين فرود آيد، يا به گياه زمانى كه سر برآورد، يا به اقساط و آيات قرآن هنگامى كه به مركز وحى نازل گردد). 2 يار و دوست شما (محمد صلّى اللَّه عليه و آله) نه (از راه سعادت در عمل) گمراه شده و نه (از حق در عقايد) منحرف گشته. 3 و او (در ابلاغ قرآن و پيامهاى خدا) هرگز از هواى نفس سخن نمىگويد. 4 آنچه مىگويد جز وحيى كه (از مبدأ اعلى) به او القاء مىشود نيست. 5 آن را (جبرئيل امين) آن كه قوايش محكم و نيرومند است به او تعليم داده. 6 همان كه داراى نيرو و توان (در خلقت و استحكام و متانت در عقل) است، پس (در صورت اصلى خويش در برابر پيامبر) بايستاد. 7 در حالى كه او در كرانهاى برتر (از زمين) بود. 8 سپس (به پيامبر) نزديك و نزديكتر شد. 9 پس به فاصله مقدار دو كمان (يا دو ذراع) يا كمتر، (از پيامبر) فاصله داشت. 10 پس وحى كرد به بنده خدا (محمد صلّى اللَّه عليه و آله از حقايق و اسرار) آنچه وحى كرد. 11 قلب (پيامبر) در آنچه ديد (از صورت جبرئيل و نزديك شدن او خطا نكرد و) دروغ نگفت. 12 آيا با او درباره آنچه (به چشم و دل) مىبيند مجادله مىكنيد؟! 13 و بىترديد در يك نزول ديگرى (كه پيامبر را با خود به بالا برد) او را (در صورت اصليش به چشم سر و خدا را به ديده دل) ديده بود. 14 در نزد سدرة المنتهى (درخت سدرى كه در آخر محدوده آسمانها و در انتهاى محلّ صعود و نزول عملهاى بندگان قرار دارد). 15 كه بهشت آخرتى كه جايگاه (مؤمنان پس از تمام شدن حساب محشر) است در نزد آن است. 16 هنگامى كه آن سدره را آنچه كه مىپوشاند (از نور و زيبايى و فرشتگان بىحد) احاطه كرده بود. 17 هرگز چشم (پيامبر آنچه را ديد) به خطا نديد و (از آنچه بايد ببيند) تجاوز نكرد. 18 به يقين از نشانههاى بسيار بزرگ پروردگار خود مشاهده كرد. 19 پس به من خبر دهيد از لات و عزّى (دو بت بزرگ قبايل عرب). 20 و منات، آن سومين بت ديگر (از بتهاى معروف عرب كه به شكل موهومى سه فرشتهاند، كه آيا اينها شريك خدايند؟) 21 آيا (به گمان شما) براى شما پسر است و براى خدا دختر؟! 22 در اين صورت اين تقسيم جائرانهاى است! 23 اين بتان (با عنوانهاى معبود و مقرّب و شفيع) جز نامهاى بىمحتوا نيستند كه شما و پدرانتان (بر آنها) نهادهايد، هرگز خدا بر (حقانيّت) آنها حجت و برهانى فرو نفرستاده است (آرى) آنان جز از ظنّ و گمان و هواهاى نفسانى پيروى نمىكنند، با آنكه بر آنان از پروردگارشان وسيله هدايت آمده است. 24 مگر براى انسان آنچه آرزو كند فراهم است (كه بتها خدا باشند و حاجتبخش و شفاعتگر شوند)؟! 25 (چنين نيست) زيرا آخرت و دنيا از آن خداست (و شريكى در آنها ندارد). 26 و چه بسيار فرشته كه در آسمانها هست كه شفاعت و وساطت آنها (در امور تكوينى اين جهان و براى گنهكاران آن جهان) هيچ سودى نمىبخشد مگر پس از آنكه خداوند، براى كسى كه مىخواهد و رضايت مىدهد (كه شفاعت كند يا شفاعت شود) اذن دهد.
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : مشكينى، على جلد : 1 صفحه : 526