و برخى از منكران (هنگام تلاوت قرآن به چشم ظاهر) در تو مىنگرند (ولى به مقام باطن تو پى نمىبرند) آيا تو كوران را گر چه هيچ نبينند هدايت توانى كرد؟ (43) خدا هرگز به مردم ستم نمىكند ولى مردم خود در حق خويش ستم مىكنند. (44) و روزى كه همه خلايق را جمع آرد گويا (در دنيا) ساعتى از روز بيش درنگ نكردهاند، (در آن روز) يكديگر را كاملا مىشناسند، آنان كه لقاى خدا را انكار كردند بسيار زيان كردهاند و هرگز راه نيافتهاند. (45) و اگر ما بعضى از عقاب آن منكران را كه وعده كرديم (در حيات دنيا) به تو نشان دهيم يا (به تأخير افكنده و پيشتر از عقاب آنها) قبض روح تو كنيم باز بازگشت آنان در قيامت به سوى ماست، آن گاه خدا بر اعمال آنها گواه و آگاه است. (46) و براى هر امتى رسولى است كه هر گاه رسول آنها آمد (و حجت بر آنان تمام شد) ميان آنها حكم به عدل شود و بر هيچ كس (در كيفر و پاداش) ستم نخواهد شد. (47) و (كافران) گويند: پس اين وعده قيامت كى خواهد بود اگر شما راستگوييد؟ (48) پاسخ ده كه من مالك نفع و ضرر خود نيستم (تا چه رسد به ديگران) مگر هر چه خدا خواهد، براى هر امتى اجل معينى است كه چون فرا رسد ساعتى پس و پيش نخواهند شد. (49) بگو: مرا خبر دهيد كه اگر شب يا روز عذاب خدا شما را فرا رسد (چه راه مفرى داريد و) گناهكاران چه چيزى را از او به تعجيل مىطلبند؟ (50) آيا آن گاه كه عذاب واقع شد به او ايمان مىآوريد؟ الآن (ايمان آورديد و به جزع و توبه برخاستيد)؟ و حال آنكه قبلا عذاب را به تعجيل مىخواستيد. (51) آن گاه به ستمكاران گويند: بچشيد عذاب ابدى را، آيا اين عذاب جز نتيجه اعمال زشت شماست؟ (52) كافران از تو مىپرسند كه آيا اين (وعده عذاب) حق است؟ بگو: آرى قسم به خداى من كه البته حق است و شما از آن هيچ مفرّى نداريد. (53)