دعوت خدا (و رسولانش) به حق و حقيقت است و بتهايى كه مشركان به جاى خدا مىخوانند هيچ حاجتى را از آنها برنياورند و تنها مانند آن كساند كه به سوى آبى دست دراز كند كه بياشامد ولى آب به دهانش نرسد، و دعاى كافران جز در (حرمان و) ضلالت نيست. (14) هر كه در آسمانها و زمين است با همه آثار وجوديش به رغبت و اشتياق و به اكراه و الزام، شب و روز به سجده (و طاعت) خدا مشغول است. (15) بگو كه آفريننده آسمانها و زمين كيست؟ بگو: خداست، پس بگو: آيا شما خدا را گذارده و غير خدا (مانند بتان و فرعونان) را براى نگهبانى و يارى خود برگرفتيد در صورتى كه آنها بر سود و زيان خود هم قادر نيستند؟ آن گاه بگو: آيا چشم نابينا (ى جاهل) و ديده بينا (ى عالم) يكسان است؟ يا ظلمات (شرك و بت پرستى) با نور (معرفت و خدا پرستى) مساوى است؟ يا آنكه اين مشركان شريكانى براى خدا قرار دادند كه آنها هم مانند خدا چيزى خلق كردند و بر مشركان، خلق خدا و خلق شريكان خدا مشتبه گرديد؟ (هرگز چنين نيست) بگو: تنها خدا خالق هر چيز است و او خداى يكتايى است كه همه عالم مقهور اراده اوست. (16) خدا از آسمان آبى نازل كرد كه در هر رودى به قدر وسعت و ظرفيتش سيل آب جارى شد و بر روى سيل كفى بر آمد چنان كه فلزاتى را نيز كه براى تجمل و زينت (مانند طلا و نقره) يا براى اثاث و ظروف (مانند آهن و مس) در آتش ذوب كنند مثل آب كفى برآورد، خدا به مثل اين (آب و فلزات و كف روى آنها) براى حق و باطل مثل مىزند كه (باطل چون) آن كف به زودى نابود مىشود و اما (حق چون) آن آب و فلز كه به خير و منفعت مردم است در زمين درنگ مىكند. خدا مثلها را بدين روشنى بيان مىكند. (17) آنان كه دعوت حق را اجابت كرده و به خدا ايمان آوردند بر آنها بهترين پاداش و خوشترين زندگانى است، و آنان كه اجابت نكردند اگر مالك همه آنچه در روى زمين است باشند هر آينه آن را فداى آسايش خود كنند (مگر از عذاب برهند و هرگز نجات نيابند)، آنها را حساب سخت و جايگاه دوزخ باشد كه بسيار بد آرامگاهى است. (18)