و براى (اولاد و قوم) سبا در وطنشان (سرزمين يمن و شام) از راست و چپ (جنوب و شمال) دو سلسله باغ و بوستان آيتى (از لطف و رحمت حق) بود (همه پر نعمت، و به آنها گفتيم كه) بخوريد از رزق خداى خود و شكر وى به جاى آريد، كه مسكنتان شهرى نيكو و پر نعمت است و خداى شما غفور (و مهربان) است. (15) با وجود اين باز (از شكر خدا و طاعت حق) اعراض كردند، ما هم سيلى سخت بر هلاك ايشان فرستاديم و به جاى آن دو نوع باغ پر نعمت دو باغ ديگرشان داديم كه بار درختانش تلخ و ترش و بد طعم و شوره گز و اندكى درخت سدر بود. (16) اين كيفر كفران آنها بود، و آيا ما تا كسى كفران نكند مجازاتش خواهيم كرد؟ (17) و ما به ميان آنها و شهرهايى كه پر نعمت و بركت گردانيديم باز قريههايى نزديك به هم قرار داديم با فاصله كوتاه و سير سفرى معيّن (و آنها را گفتيم كه) در اين ده و شهرهاى نزديك به هم شبان و روزان با ايمنى كامل مسافرت كنيد. (18) باز آنها گفتند: بار الها، سفرهاى ما را دور و دراز گردان، و (به اين تقاضاى بىجا) بر خويش ستم كردند، ما هم آنها را داستانها و مثلهاى عبرت آموز كرديم و به كلى متفرق و پراكنده ساختيم. در اين عقوبت براى مردمان پر صبر و شكر آياتى (از عبرت و حكمت) آشكار است. (19) و شيطان گمان باطل خود را درباره مردم، سخت به صدق و حقيقت رساند، پس جز فرقه كمى از اهل ايمان همه پيرو او شدند. (20) در صورتى كه شيطان بر مردمان تسلطى نداشت (بلكه از حرص دنيا پيرو او شدند. و شيطان را بر اين نداشتيم) مگر براى آنكه (به امتحان) آن كس را كه به عالم قيامت ايمان آورد از آن كس كه شك دارد معلوم گردانيم. و خداى تو بر هر چيز نگهبان و آگاه است. (21) (اى رسول ما، مشركان را) بگو: آنهايى را كه به جز خدا شما مؤثر پنداشتيد بخوانيد (خواهيد دانست كه) هيچ يك مقدار ذرهاى در آسمانها و زمين مالك نيستند و با خدا شركتى در خلقت آسمان و زمين نداشته و به او در آفرينش يارى و كمكى نكردهاند. (22)