(با حسرت و ندامت) گويد: اى كاش براى زندگانى ابدى امروزم كار خيرى انجام مىدادم. (24) و آن روز به مانند عذاب خدا هيچ كس عذاب نكند. (25) و به مانند به بند هلاك كشيدن او هيچ كس به بند نكشد. (26) (آن هنگام به اهل ايمان خطاب لطف رسد كه) اى نفس (قدسى) مطمئن و دل آرام. (27) به حضور پروردگارت باز آى كه تو خشنود به (نعمتهاى ابدى) او و او راضى از توست. (28) باز آى و در صف بندگان خاص من در آى. (29) و در بهشت من داخل شو. (30) 90- سورة البلد به نام خداوند بخشنده مهربان نه، سوگند به اين بلد (مكّه معظّم و مسجد كعبه محترم). (1) و حال آنكه تو (اى رسول گرامى) در اين بلد منزل دارى. (2) و قسم به پدر (بزرگوار انسان، آدم صفى) و فرزندان (خدا پرست) او. (3) كه ما انسان را به حقيقت در رنج و مشقّت آفريديم (و به بلا و محنتش آزموديم). (4) آيا انسان پندارد كه هيچ كس بر او توانايى ندارد؟ (5) مىگويد: من مال بسيارى تلف كردم. (6) آيا پندارد احدى او را نديده (و افكار و اعمال بدش را ندانسته و ريا و نفاقش را نمىداند)؟ (7) آيا ما به او دو چشم عطا نكرديم؟ (8) و زبان و دو لب به او نداديم؟ (9) و راه خير و شر را به او ننموديم؟ (10) باز هم به عقبه (تكليف) تن در نداد. (11) و چگونه توان دانست كه آن عقبه (تكليف و ايمان) چيست؟ (12) آن بنده (در راه خدا) آزاد كردن است. (13) و طعام دادن در روز قحطى و گرسنگى است. (14) به يتيم خويشاوندان خود. (15) يا به فقير مضطرّ خاك نشين. (16) و آن گاه هم از آنان باشد كه ايمان آورده و يكديگر را به اهميتت صبر و مهربانى با خلق سفارش مىكنند. (17) كه آنها اهل يمين و سعادتند (و نامه عمل به دست راست گيرند). (18) و آنان كه به آيات ما (قرآن و ديگر كتب آسمانى) كافر شدند آنها اهل شومى و شقاوتند (نامه عمل به دست چپ دارند). (19) بر آن كافران آتشى سر پوشيده (كه از آن راه گريزى نيست) احاطه خواهد كرد. (20)