نام کتاب : تاریخ اسلام در عصر امامت امام عسکری نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 23
شد، از بهترين و بصيرترين افراد نسبت به آن حضرت گرديد.
[1]
بر اساس نقلى ديگر، زمانى كه امام (ع) در زندان «صالح
بن وصيف» بود، عباسيان از رئيس زندان خواستند كه بر آن حضرت سخت بگيرد. ولى وى به ناتوانى
و درماندگى خود در برخورد با آن حضرت اعتراف كرد و با ناراحتى گفت:
من با او چگونه برخورد كنم؟ دو نفر از شرورترين افرادم
به نامهاى «على بن بارمش» و «اقتامش» را بر او گماردم، ولى آنان در عبادت و نماز به
مقام والا رسيدند، چندان كه بر آستانش سر مىسايند. [2]
در اين دو روايت، گر چه از خليفهاى كه فرمان زندانى شدن
امام (ع) را داده نام برده نشده است، ولى احتمال قوى مىرود كه مهتدى باشد، زيرا «صالح
بن وصيف» گرداننده دستگاه خلافت وى بود. [3] علاوه بر آنكه وى پيش از روى كار آمدن
معتمد به دست نيروهاى «موسى بن بغا» كشته شد. [4]
«ابو هاشم جعفرى» مىگويد:
همراه امام حسن عسكرى (ع) در زندان مهتدى بودم، امام
(ع) رو به من كرد و فرمود: خداوند امشب عمر او را قطع مىكند. چون صبح شد، تركان بر
او هجوم برده، وى را كشتند. [5]
معتمد، آخرين خليفه معاصر امام (ع) در برابر آن حضرت،
سياستى جديد در پيش گرفت، زيرا- همان گونه كه ياد آور شديم- وى در يك وضعيّت بحرانى
و ناپايدار قرار داشت و هر آن احتمال سرنگونى خود را مىداد؛ از اين رو، بهترين راه
را در اين ديد كه در ظاهر، خود را به امام (ع) نزديك كند و در برابر آن حضرت اظهار
كوچكى و تضرّع نمايد و از ايشان براى بقاى سلطنت خود كمك بگيرد.
معتمد از اين جهت موقعيّت مأمون را داشت؛ يعنى در شرايطى
بود كه براى ماندن در مقام خلافت، به هيچ گروهى نمىتوانست تكيه كند، نه عباسيان و
نه تركان كه