نام کتاب : تاریخ اسلام در عصر امامت امام عسکری نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 31
در همين حال كه ما مشغول گفتگو بوديم، ابو محمّد (ع) همراه
خدمتكارش بيرون آمد و چون به مقابل ما رسيد، به آن جوانى كه در كنار من بود نگريست
و فرمود: تو غفارى هستى؟ گفت:
بلى. فرمود: مادرت «حمدويه» چه مىكند؟ گفت: خوب است.
امام (ع) به راه خود ادامه داد. به جوان گفتم: آيا تا كنون او را ديده بودى و پيش از
اين او را به اين قيافه مىشناختى؟ گفت: نه.
گفتم: پس اين برهان برايت سودمند است؟ گفت: كمتر از اين
نيز. [1]
مسأله تبيين نشانههاى امامت براى افراد، نزد امام (ع)
از چنان اهميتى برخوردار بود كه «ابو هاشم»- يكى از ياران امام (ع)- مىگويد:
هيچ گاه بر امام هادى و امام عسكرى عليهماالسّلام وارد
نشدم، مگر آنكه نشانه و دليلى بر امامت از آنان ديدم. [2]
اتّخاذ موضع منفى در برابر دستگاه خلافت عباسى
پيشواى يازدهم (ع) هر چند در مقايسه با دوران امامان پيشين
حتّى پدر بزرگوارش با شرايط دشوارتر و محدوديّتهاى بيشترى رو به رو بود، ولى همان سياست
منفى پدر ارجمندش را در برابر دستگاه خلافت عباسى دنبال كرد و در هر فرصت و به شكلهاى
مختلف، موضع منفى خود را در برابر حكومت عباسيان ابراز داشته، ياران خود را از همكارى
با آنان برحذر مىداشت. اينك دو نمونه روشنگر اين موضع:
1- بنابر نقل «صيمرىّ» از «محمودى» امام عسكرى (ع) در
هنگام خروج از زندان معتمد اين آيه شريفه را مىخواند: