نام کتاب : تاریخ اسلام در عصر امامت امام عسکری نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 53
چون امر امامت به ابو محمد امام عسكرى (ع) رسيد، آن حضرت
با مردم، حتّى شيعيان خاص از پس پرده سخن مىگفت، مگر در زمانى كه برنامه ديدار با
پادشاه را داشت.
در پيشگرفتناين سياست از سوى او وپيش از او پدر بزرگوارش،
زمينه و مقدّمهاى بود براىغيبت صاحب الزّمان (عج) تا شيعيان با آن انس و عادت پيدا
كرده، منكر غيبت (فرزندش) نشوند. [1]
2- ارجاع شيعيان به نمايندگان خود: اجراى
سياست «احتجاب» از سوى امام (ع) هرگز به معناى قطع رابطه با مردم بويژه شيعيان نبود.
امام عسكرى (ع) همچون ديگر امامان عليهمالسّلام براى شيعيان و ضرورت ارتباط با آنان
اهميّت ويژهاى در نظر مىگرفت، ولى به خاطر اهميت بسيار زياد غيبت به خاطر ارتباط
آن با اصل مسأله امامت، شيوه ارتباط خود با شيعيان را تغيير داد؛ شيوهاى كه امام هادى
(ع) به آن عنايت داشت و امام عسكرى (ع) آن را گسترش داد. اين شيوه عبارت بود از گزينش
«وكلا» به عنوان رابط بين امام و امّت. امام از ميان چهرههاى برجسته شيعه، افرادى
را به عنوان وكيل خود برمىگزيد و آنان را به شيعيان معرفى مىكرد و از ياران خود مىخواست
در مسائل شرعى و مالى به ايشان مراجعه كنند.
شيعيان- در پى اجراى اين سياست از سوى امام (ع)- به اين
روش عادت كرده بودند و مسائلشان را با نامه از محضر امام مىپرسيدند. امام (ع) نيز
به صورت كتبى و توقيع از طريق وكلاى خود پاسخ آنان را مىداد.
امام (ع) مىدانست كه در آينده نزديكى غيبت صغرى فرامىرسد
و ارتباط فرزند بزرگوارش با شيعيان تنها از طريق «نوّاب خاص» خواهد بود و در حقيقت
با پيش گرفتن اين روش، راه را براى پيمودن آن مرحله حسّاس و دشوار هموار ساخت.
شهادت
پيشواى يازدهم پس از حدود 28 سال بندگى خدا و شش سال تلاش
و مبارزه در مسند امامت، سرانجام در اوايل ماه ربيع الاوّل، سال 260 در بستر بيمارى
افتاد و در روز