نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 11
اين است كه آن حضرت وى را- به ظاهر در زمره جانشينان
خود معرفى كرد. [1]
ابراهيم، سرانجام در سال 210 (و به قولى 213) هجرى در
بغداد به وسيله مأمون مسموم شد و به شهادت رسيد و در مقابر قريش در جوار مرقد مطهر
پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد. [2]
قاسم
قاسم بن موسى فردى جليل القدر، نيكوكار و باتقوا و پس
از امام رضا عليه السلام، محبوبترين و گرامىترين فرزندان نزد موسى بن جعفر عليه
السلام بود.
يزيد بن سليط مىگويد: از موسى بن جعفر عليه السلام
درباره امام پس از او پرسيدم. فرمود:
«من به فرزندم على وصيّت كردم؛ ولى اگر من اختيار
دار امر امامت بودم، امامت را در فرزندم قاسم قرار مىدادم، به خاطر محبّت و رأفتى
كه نسبت به او دارم، ليكن امر امامت به دست خداست و او هر كه را بخواهد تعيين
مىكند.» [3]
در روايتى ديگر آمده است: يكى از فرزندان موسى بن
جعفر سخت بيمار بود و در آستانه مرگ قرار داشت. امام عليه السلام به فرزندش قاسم
فرمود: پسرم برخيز و بر بالين برادرت سوره «والصّافات» را بخوان. قاسم شروع كرد به
خواندن آن سوره و چون به آيه:
اين دو روايت بيانگر ميزان محبّت و عنايت موسى بن
جعفر عليه السلام نسبت به فرزندش قاسم است كه منشأ آن را بايد در كمالات نفسانى و
سجاياى اخلاقى وى جستجو كرد.
قاسم در دوران هارون كه علويان، سخت تحت تعقيب و فشار
بودند مدينه را مخفيانه ترك كرد و به «سورى» رفت و در آنجا بدون آن كه خود را
بشناساند تنها و بدور از خانواده زندگى مىنمود.
[1] - براى آگاهى بيشتر از وصيّت نامه امام
(ع) ر. ك: بحارالانوار، ج 48، ص 276-280