responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 157

پيامبر (ص) به هنگام احرام سايه بان محمل را برداشت ولى در زير سايه بان (ثابت) حركت كرد. اى محمّد! احكام الهى با يكديگر قياس نمى‌شوند. هر كس بعضى از آنها را با بعضى ديگر قياس كند به گمراهى دچار شده است. محمد بن حسن «با شنيدن اين پاسخ كوبنده امام (ع)» سكوت اختيار كرد و از پاسخ دادن به امام (ع) درماند. [1]

با دانشمندان مسيحى‌

1- امام كاظم (ع) در جريان سفرى كه به صورت ناشناس به شام داشت با راهبى مسيحى در صومعه‌اش ديداركرد و پس از آنكه راهب فهميد امام (ع) از دانشمندان اسلامى است از وى سؤالاتى كرد. از جمله:

«درباره (درخت) طوبى‌اى كه ريشه‌اش (بنابر اعتقاد ما) در خانه عيسى و بنابر اعتقاد شما در خانه محمّد (ص) است ولى شاخه‌هايش در همه خانه‌هاست توضيح دهيد (كه چگونه چنين چيزى ممكن است؟)

- همچون خورشيد كه در آسمان است ولى نورش همه جا را تحت پوشش دارد.

- چرا غذاى بهشتيان هر چقدر هم از آن بخورند از آن كاسته نمى‌شود؟

- (نظير آن) نور چراغ در دنياست كه همگان از آن استفاده مى‌كنند بدون آنكه از آن كاسته شود ....

- كليدهاى بهشت از طلاست يا از نقره؟

- كليد بهشت سخن بنده است كه مى‌گويد: «لاالهَ الّا اللَّهُ»

دانشمند مسيحى تمام پاسخهاى علمى امام (ع) را تصديق كرد و خود و گروهى كه همراه او بودند به دست آن حضرت اسلام آوردند. [2]

2- يعقوب بن جعفر مى‌گويد:

«نزد امام كاظم (ع) بودم كه مردى راهب همراه زن راهبه‌اى از اهالى نجران يمن به منزل آن حضرت آمدند و تقاضاى ملاقات كردند.

امام به فضل بن سوار فرمود: وعده ديدار مابا ايشان فردا نزد چاه «امّ خير»

روز بعد هر دو گروه همراه جمعى از مردم در جايگاه تعيين شده اجتماع كردند. زن راهبه‌


[1] - احتجاج، ج 2، ص 162.

[2] - مناقب، ج 4، ص 311.

نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست