نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 17
بن موسى الرضا عليه السلام هستم. بدانيد او امام و
خليفه بعد از پدرم مىباشد؛ او، ولّى خداست و هر دستورى كه مىدهد از سوى خدا و
پيامبرش برمن و شما واجب است كه از او پيروى كنيم.»
حاظران، پذيراى سخن وى شده با او از مسجد بيرون رفتند
و در حالى كه احمد پيشاپيش آنان حركت مىكرد بر در منزل امام رضا عليه السلام گرد
آمدند و با آن حضرت تجديد بيعت كردند. امام رضا عليه السلام براى برادرش دعا كرد. [1]
احمد همچنان در خدمت و اطاعت برادر بود تا زمانى كه
مأمون امام رضا عليه السلام را از مدنيه به مرو احضار كرد و او را وليعهد خود
ساخت.
هجرت به ايران
با هجرت اجبارى امام رضا عليه السلام به مرو، احمد،
همراه جمعى از ياران خود، رهسپار ايران شد. كارگزار مأمون در فارس با آگاهى از
ورود احمد به قلمرو حكومتى وى از شهر بيرون رفت و در هشت فرسخى شيراز در محلى به
نام «خان زينان» دو گروه با يكديگر برخورد كردند. جنگ سختى ميان آنان در گرفت. در
اين ميان يكى از نيروهاى «قُتْلُغ خان» حاكم شيراز خطاب به ياران احمد گفت: اگر
هدف شما رفتن به نزد امام رضا عليه السلام است بدانيد كه او در گذشته است. ياران
احمد با شنيدن اين خبر از گرداو پراكنده شدند و جز بعضى از برادران و بستگانش كسى
با او نماند.
احمد كه ادامه حركت به سوى خراسان برايش ممكن نبود به
سمت شيراز رفت مخالفان، اورا تعقيب كرده و در محلى كه هم اكنون مرقد اوست به
شهادتش رساندند. [2]
محمّد
محمد بن موسى، مكّنى به «ابو ابراهيم» مردى جليل
القدر و صاحب فضل و كرامت بود.
وى را به خاطر فزونى عبادت و نمازش «محمّد عابد»
مىگفتند. درباره روحيّه تهجّد و