نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 174
1- رهبرى تشكيلات سياسى شيعه
اين بخش از فعّاليت امام (ع)- به اقتضاى طبيعت آن-
كاملًا سرّى و به دور از چشم دشمنان و حتى دوستان عوام، انجام مىگرفت و تنها خواص
از كمّ و كيف آن مطلع بودند؛ از اين رو، براى اثبات آن نبايد در انتظار دلائل و
مستندات روشن بود، ولى از شواهد و قراين زيادى در زندگى آن گرامى و شيعيان مىتوان
تا حدودى به بعضى از ابعاد اين حركت پى برد.
وجود مفضّلبن عمر جعفى به عنوان «باب» امام (ع) [1]،
تقسيم ياران آن حضرت ميان افراد عادى، افراد مورد اعتماد و خواص از سوى محدثان و
دانشمندان رجالى [2]، سعايت محمد بن اسماعيل، برادرزاده آن گرامى نزد هارون كه
همزمان دو خليفه بر روى زمين؛ يكى در حجاز (موسى بن جعفر (ع)) و ديگرى در عراق
(هارون) فعاليت دارند و براى آنان خراج و ماليات جمع مىشود! [3]، داستان گرفتارى
محمدبن ابى عمير به دست نيروهاى امنيتى هارون و درخواست افشاى اسامى شيعيان توسط
وى [4]، توصيه مؤكد آن گرامى بعضى از ياران خود را به كتمان و هشدار به اينكه افشاى
اين امر همان و كشته شدن همان [5] و دهها شاهد ديگر، همه از وجود تشكيلات سياسى
منسجم و سازمان يافتهاى تحت رهبرى الهى امام كاظم (ع) خبر مىدهد. اين بخش را با
يك نمونه به پايان مىبريم.
شعيب عقرقوفى، خدمتكار خود، مبارك را با دويست دينار
پول و يك نامه به مدينه نزد موسىبن جعفر (ع) فرستاد. مبارك وقتى به مدينه رسيد
متوجه شد امام (ع) به مكه رفته است. از اين رو، عازم مكه شد. او مىگويد: در ميان
راه مكه و مدينه شبى از هاتفى شنيدم كه مىگويد: اى مبارك، خادم شعيب عقرقوفى!
گفتم اى بنده خدا تو كيستى؟
گفت: من معتّب هستم. ابوالحسن فرمود: نامه را بده و
آنچه را همراهدارى در منى بهمابرسان.
[1] - در بخش تاريخ زندگانى امام صادق (ع)،
درس شانزدهم درباره مفهوم سياسى «باب» توضيح لازم داده شد.