نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 176
- اصبغبن موسى مىگويد: دينارهايى را كه برخى از
خودم و برخى از برادرانم بود برداشتم تا براى امام كاظم (ع) ببرم. چون به مدينه
رسيدم، دينارهاى متعلق به يارانم را شمردم، ديدم 99 دينار است. يك دينار از خودم
بر آنها افزودم كه صد دينار تمام شود.
آنگاه به محضر حضرت شرفياب شدم و دينارها را پيش روى
آن حضرت ريختم.
امام (ع) يك دينار از آنها را برداشته به من داد و
فرمود: دينار خودت را بگير كه آن مرد، اين پول را به حساب وزن آن براى من فرستاده
است. نه به حساب عددش. [1]
- مرازم مىگويد: به مدينه رفتم و در خانهاى منزل
گزيدم. در آن خانه كنيزكى بود كه نظر مرا به خود جلب كرد. به او پيشنهاد ازدواج
دادم ولى وى امتناع ورزيد. پس از نماز عشا كه به خانه بازگشتم، كنيز ياد شده در را
به روى من گشود. من دست روى سينهاش گذاردم.
روز بعد به نزد موسىبن جعفر (ع) رفتم. امام خطاب به
من فرمود:
اى مرازم! شيعه ما نيست كسى كه در خلوت، دلش بيمناك
نباشد!
3- كمكهاى مالى و اقتصادى به شيعيان
از جمله اقدامات موسىبن جعفر (ع) نسبت به شيعيان،
رفع كاستيها و مشكلات مالى و اقتصادى آنان بود. پيش از اين، موضوع بخششهاى فراوان
امام (ع) و كيسههاى پول آن حضرت را كه ضربالمثل همگان شده بود يادآور شديم. [2]
بدون شك اين حركت گسترده و فراگير امام (ع) را نبايد صرفاً از بعد اخلاقى و به
انگيزه دستيابى به پاداش اخروى اين فضيلت اخلاقى ارزيابى كرد؛ بلكه علاوه بر اين
جهت، بعد سياسى و اقتصادى آن نيز درخور تأمل است. زمامداران عباسى كه سعى مىكردند
با وارد آوردن فشار اقتصادى بر شيعيان آنان را در برابر حكومت خود وادار به تسليم
نمايند، امامان عليهمالسّلام از اين طريق و تحت پوشش يك عمل و سجيّه اخلاقى،
توطئه آنان را خنثى و مشكلات مالى پيروان خود را تا حد زيادى حل مىكردند.