نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 195
منصور جنبه سياسى قضيّه را عنوان كرد وگفت: اين يك
سياست حكومتى است؛ سپس حضرت را سوگند داد كه خواستهاش را بپذيرد. امام (ع) وقتى
با اصرار فراوان منصور مواجه شد ناچار پذيرفت.
درباريان، اميران و سپاهيان گروه گروه مىآمدند،
فرارسيدن نوروز را به آن حضرت تبريك مىگفتند و هدايا را به او تقديم مىكردند.
خدمتكار منصور بر سر حضرت ايستاده بود و يكايك هدايا را شمارش مىكرد. آخرين نفر
پيرمرد كهنسالى بود كه عرض كرد: اى پسر رسول خدا (ص)! من مردى تهيدست هستم! از اين
رو، به جاى هديه مالى، سه بيت شعرى كه جدّم در رثاى جدّ شما حسينبن على سروده است
به عنوان هديه خدمتتان تقديم مىكنم. مضمون اشعار هديه شده چنين است:
«در شگفتم از شمشير جلا داده شدهاى كه در روز نبرد
بر وجود غبارآلود تو فرود آمد. و نيز از تيرهايى كه در پيش روى آزادگان در حالى كه
جدّت را فرا مىخواندند (و فرياد وا محمد ايشان بلند بود) و سيل اشك از چشمانشان
جارى بود، بر پيكرت وارد شد.
چگونه عظمت و بزرگوارىات موجب پراكندگى و كاهش تيرها
بر پيكر مباركت نگشت!»
امام (ع) به گرمى هديهاش را پذيرفت و او را در كنار
خود نشانيد؛ سپس به خدمتكار منصور فرمود: نزد خليفه برو و گزارش هداياى فراهم آمده
را به او بده و از او نسبت به آنها كسب تكليف كن. خادم مأموريت را انجام داد و
بازگشت و پيام آورد كه منصور گفته است: همه اموال را به موسىبن جعفر بخشيدم، هر
گونه مىخواهد در آنها تصرف كند.
امام (ع) تمامى آن هدايا را به آن پيرمرد بخشيد. [1]
خوددارى اوّليه امام (ع) از پذيرش دعوت منصور، و بر
خلاف سنت پيامبر (ص) قلمداد كردن جشن نوروزى دستگاه خلافت كه از بدعتهاى معاويه
بود وهمانگونه كه در بيان منصور آمده بود با اهداف سياسى برگزارمىشد و مهمتر از
آنها استقبال گرم امام (ع) از سه بيت شعرى كه در مصيبت جدّش سروده شده بود، به
عنوان بهترين هديه و بخشيدن همه هدايا و تحفههاى فراهمآمده از درباريان،
رجالكشورى و لشكرى وبزرگان و اشراف به پيرمرد به پاداش اشعار اهدايى او، همه
نشانگر موضع منفى امام (ع) نسبت به خليفه و دستگاه سلطنتى اوست.
[1] - مناقب، ج 4، ص 318-319؛ بحارالانوار،
ج 48، ص 108.
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 195