responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 215

عيسى پس از مشورت با ياران نزديك خود، به درخواست هارون پاسخ ردّ داد و در جواب نامه او نوشت:

«من در طول مدت بازداشت موسى بن جعفر از راههاى مختلف او را آزمودم، ولى جز عبادت و نيايش او به درگاه حق، چيزى دستگيرم نشد. و حتى نديدم او در دعا و نيايش خود، عليه تو يا من دعايى بكند ... بنابراين اگر دستور دهى او را از من تحويل بگيرند بهتر است و گرنه من نمى‌توانم بيش از اين او را در زندان نگه‌دارم؛ چون حقيقت اين است كه من از نگهدارى او در رنج و ناراحتى روحى زياد به سر مى‌برم.» [1]

انتقال به بغداد

هارون، پس از دريافت نامه والى بصره وپسر عمو و برادر زن خود فهميد كه اوتحت تأثير اعمال و رفتار موسى بن جعفر (ع) قرار گرفته و دلش به وى متمايل شده‌است. از اين رو، كسى را فرستاد تا آن حضرت را از عيسى تحويل گرفته به بغداد منتقل نمايد و به دست «فضل بن ربيع» [2] بسپارد. [3]

امام كاظم (ع) پس از يك سال تحمل زندان در بصره، [4] تحت مراقبت شديد مأموران حكومتى به بغداد منتقل و نزد «فضل»، دربان هارون زندانى شد.

امام (ع) مدت زيادى نيز در زندان «فضل» ماند. عملكرد آن حضرت در طول اين مدت، بگونه‌اى بود كه حاجب مخصوص خليفه و همه كسانى كه با آن بزرگوار در ارتباط بودند، تحت تأثير قرار گرفته، شيفته و مجذوب كمالات و شخصيت معنوى و الهى او شده بودند. از اين رو «فضل» نيز پس از مدتى وضع امام (ع) را تغيير داد و و ضع و موقعيت بهترى براى آن حضرت فراهم كرد.

هارون كم و بيش از اين موضوع آگاهى داشت. براى جلوگيرى از تكرار حادثه بصره،


[1] – همان.

[2] - فضل فرزند ربيع، حاجب معروف منصور است. اين پدر و پسر در دستگاه خلافت عباسيان، جايگاه ويژه‌اى داشتند و جزو خواص دربار آنان و فوق‌العاده مورد اعتماد ايشان بودند.

[3] - ارشاد، ص 300.

[4] - بحارالانوار، ج 48، ص 233.

نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 215
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست