دنيا را خوار و سبك بشماريد؛ چرا كه هيچ گروهى آن را
سبك و بى مقدار نكرد مگر آن كه خداوند زندگى را بر ايشان گوارا و مبارك گردانيد و
هيچ گروهى آن را عزيز و گرامى نداشت مگر آن كه به رنج افتادند و خوار گشتند.
«2- انَّ اعْظَمَ النَّاسِ قَدْراً
الَّذى لا يَرى الدُّنيا لِنَفْسِهِ خَطَراً اما انَّ ابدانَكُمْ لَيْسَ لَها
ثَمَنُ الا الجَنَّةَ فلا تَبيعُوها بِغَيْرِها» [2]
همانا برترين و بزرگوارتين مردم در قدر و منزلت، كسى
است كه دنيا را به عنوان يك مقام و مرتبت بلند براى خود نبيند؛ بدانيد كه براى
وجود شما بهايى جز بهشت نيست؛ بنابراين آن را بجز بهشت نفروشيد.
ب- رفتار و اخلاق اجتماعى
جود و بخشش
جود و سخاوت، از بارزترين صفات پيشواى هفتم عليه
السلام بود. آن گرامى امكانات مالى خود را كه از راه زراعت و كشاورزى به دست آورده
بود، در اختيار نيازمندان مىگذاشت؛ چندانكه كيسههاى بخشش وى ضرب المثل مردم
مدينه شده بود و مردم به يكديگر مىگفتند: «تعجب از كسى است كه كيسه بذل و بخشش
موسى بن جعفر عليه السلام به وى ريده باشد ولى باز هم اظهار تنگدستى كند.» [3]