نام کتاب : زندگی امام موسی کاظم نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 50
نويسنده نامه- كه در جريان سفر به مكه نامه را به
حضور امام عليه السلام نوشته بود- مىگويد: به كوفه بازگشتم خبر يافتم شش روز پيش
از ورود من به كوفه خداوند پسرى به من عنايت كرده است. [1]
* صاحب كتاب «نثر الدّر» نقل مىكند: به موسى بن جعفر
عليه السلام گفته شد هادى عباسى نسبت به شما قصد سوء دارد و تصميم به قتل شما
گرفته است. حضرت با خاندان و ياران خود مشورت كرد. گفتند: ما صلاح مىبينيم مدتى
از او دورى گزينيد و خود را به وى نشان ندهيد؛ زيرا ما از شرّ او نسبت به شما ايمن
نيستيم.
امام عليه السلام تبسمى كرد و فرمود او گمان مىكند
كه بر پروردگارش پيروز خواهد شد؛ سپس دست به دعا برداشت و از خداوند خواست تا شر
هادى را از حضرتش دور كند.
اعضاى خانواده امام عليه السلام كه چنين ديدند
پراكنده شدند؛ اما پس از مدتى كوتاه، دوباره گرد آن حضرت جمع شدند. حضرت نامهاى
را كه خبر از مرگ هادى عباسى داده بود، براى آنان خواند وبدين ترتيب دعاى امام
عليه السلام به اجابت رسيد. [2]
د- تصرف در عالم وجود
امامان عليهم السلام در پرتو تهذيب نفس و تزكيه باطن
و كسب كمالات روحى و معنوى و بندگى خالصانه پروردگار، نيرو و توان تصرّف در عالم
وجود را پيدا كرده توانستهاند فعل و انفعالى در عالم تكوين ايجاد كنند.
براى اثبات اين كمال نفسانى براى پيامبر صلى الله
عليه و آله و امامان عليهم السلام، آيات، راويات و شواهد تاريخى فراوانى وجود
دارد. قرآن درباره حضرت سليمان مىفرمايد: