نام کتاب : تاریخ نیروی دریایی اسلام در مصر و شام نویسنده : عبادی، احمد مختار جلد : 1 صفحه : 111
تجملّات پرداخت و پيكها و رسولان را خلعت بخشيد و آنان
را در لباس پوشيدن آزاد گذاشت و نامهها و يادداشتهايى به آنان تقديم داشت و آنها
به همراه لشكريان به حركت درآمدند.» [1]
سپس آمر خليفه، سوار گشته و رهسپار باب الفتوح شد و در
جايگاه استقرار يافت و اميرحسام الملك را به حضور پذيرفت و لباس فاخر و زربافت به وى
اهداء كرد و گردن بند وكمربندى از طلا بدو پوشاند و مأمون بطائحى وزير، اموال و گنجههاى
لباس را به اميرحسام الملك تقديم كرد و آنگاه خليفه آهنگ مسجد مقس نمود و در جايگاه
ويژه قرارگرفت و با به حضور پذيرفتن فرمانده ناوگان، وى را خلعت بخشيد و ناوگانها پر
از نيرو وتداركات به سوى درياى نمك به حركت درآمدند.
به نظر مىرسد اين ناوگان دوّم در نبرد دريايى كه در نزديكى
سواحل شام به وقو ع پيوست با ناوگان بندقىها درگير شد و اين برخورد به شكست ناوگان
مصر انجاميد وبندقىها توانستند به چند فروند از كشتيهاى آنان دست يابند و باقيمانده
شناورهاى مصر ناگزير به بازگشت به مصر شدند. [2]
امّا طولى نكشيد كه ناوگان اصلى مصر در شعبان سال 517
هجرى، پيروز مندانه و با سلامتى كامل دريا نوردان موجود در آن بازگشت و دو فروند كشتى
جنگى و يك فروند كشتى بزرگ چند طبقه را به غنيمت گرفته بودند و گروهى ازمردان و زنان
را به اسارت خويش درآورده بودند و طبق معمول، خليفه جهت باز گشت ناوگان، مراسم جشنى
برگزار كرد و لشكريان در حال ايستاده و با اسلحه صف كشيدند و خليفه به فرماندهان ارتش
و فرماندهناوگان و ساير رؤسا خلعت بخشيد. [3]
ب- دوران ظافر بامراللّه (544- 549 ه)
اين دوران، برههاى از سرگردانى را به دنبال داشت، كه
در پى كشته شدن آمر