نام کتاب : تاریخ نیروی دریایی اسلام در مصر و شام نویسنده : عبادی، احمد مختار جلد : 1 صفحه : 12
داشت، رسيد ومعاويه چون وضع بد برج و باروها و (مراكز
حفاظتى) شهرهاى ساحلى را ملاحظه كرد، چگونگى وضع اين سواحل را طى نامهاى به عمربن
خطاب اطّلاع داد و ساختن ناوگان دريايى را براى نبرد، در دريا به وى پيشنهاد كرد امّا
عمر پيشنهاد او را رد كرد و به وى دستور داد كه به مرمّت برج و باروها (مراكز امنيتى)
بپردازد و نيروهاى رزمى مورد نياز را در آن جاى دهد و درمراكز ديده بانى آن نگهبان
بگمارد. [1] و مشعلهايى براى آن در نظر گيرد و اجازه نبرد دريايى را به او نداد.
معاويه نيز طبق دستور عمر، مرزهاى كشور اسلامى را محكم
و استوار و آن را از نيروهاى رزمى پر كرد تا در طول فصل تابستان از آن مرزها حراست
كنند و نگهبانى برج و باروها و قلعهها، را به عهده بگيرند و هر كس از مسلمانان كه
در سواحل، سكنى گزيد، زمين كافى و پول در اختيار وى قرار داد. [2]
بدين ترتيب سواحل شام به برج و باروهاى زنجيرهاى و متّصل
به يكديگر مبدّل گشت كه در آن، گروههاى رزمى مدافع حضور داشتند كه هر يك به گروههايى
تقسيم شده و هر گروهى، از صد نفر تشكيل مىشد و اين استحكامات مجهّز به مشعلهايى بود
كه نگهبانان و نيروهاى مدافع سواحل، هنگام نزديك شدن كشتيهاى دشمن به ساحل، شبانگاه
آنها را بر مىافروختند.
عمربن خطّاب نيز نسبت به سواحل مصر، به ويژه مرز اسكندريه
اهتمام داشت.
«وهر سال گروهى جنگجو را از اهالى شهر، براى حفاظت از
اسكندريه اعزام مىكرد.» [3]
عمروعاص لشكريان خود را به دو قسم مساوى تقسيم كرد كه
بخشى از آن را با خود در «فسطاط» نگه داشت و بخشى ديگر را به دو قسم تقسيم كرد، تعدادى
را براى حفاظت از اسكندريه و بخش ديگر آن را براى حراست از ديگر سواحل مصر گماشت.
[3] - ابن عبدالحكم، فتوح مصر و المغرب و الاندلس، پژوهش
استاد عبدالعزيز عامر، قاهره 1961، ص 258 و السيوطى، حسن المحاضره فى اخبار مصر والقاهره،
ج 1، قاهره 1321 ه، ص 79 و المقريزى، كتاب المواعظ والاعتبار، بيروت 1959، ج 1، ص
293.
نام کتاب : تاریخ نیروی دریایی اسلام در مصر و شام نویسنده : عبادی، احمد مختار جلد : 1 صفحه : 12