نام کتاب : تاریخ نیروی دریایی اسلام در مصر و شام نویسنده : عبادی، احمد مختار جلد : 1 صفحه : 138
دريايى در برابر خليفه، روى مى آوردند، و در حالى كه مزّين
به اسلحه ها، نشانه هاى سينه و منجنيق هاى خود بودند، به تير اندازى مى پرداختند. [1]
آنگاه اين شناورهابه حركت درآمده و كارهايى راكه هنگام
رويا رويى با دشمن مى بايست انجام دهند، انجام مى دادند و سپس فرمانده و رئيس ناوگان
به پيشگاه خليفه بار مى يافتند و وى با آنان خدا حافظى مى كرد و براى همه آنها آرزوى
پيروزى وسلامتى مى كرد و مبلغ يكصد دينار به فرمانده وبيست دينار به رئيس ناوگان مى
بخشيد و ناوگان به سوى دمياط به حركت در مىآمد و از آنجا رهسپار درياى شور مى شد،
اين ناوگان، نسبت به سرزمين دشمن داراى شهرت زياد و بيم فراوان بود.» [2] در دوران
فاطميان رسم بر اين بود كه هر گاه ناوگان، شناورى از كشتيهاى دشمن را به همه آنچه كه
در آن بود به غنيمت مى گرفت، خليفه به جز اسيران و اسلحه ها چيزى از آنان نمى گرفت
و اين قبيل چيزها مربوط به وى بود و غير اينها مانند اموال و لباس و ديگر اشيا، به
عنوان غنيمت از آن رزمندگان ناوگان بود و كسى با آنها شريك نبود.
به گفته مقريزى، يكبار فرماندهى به نام «سيف الملك الجمل»
به فرماندهى ناوگان، انتخاب شد و در يكى از نبردهاى خود به كشتى چندين طبقه مسافربرى
بزرگى دست يافت كه بيش از 1500 مرد و زن را با خود حمل مى كرد، و مصرى ها در هنگامه
نبرد 120 تن از مردان آنها را كشتند. سيفالملك به اتّفاق اسيران وارد قاهره شدو خليفه
از آمدن وى شادمان گرديد و بدين مناسبت جشن بزرگى بر پا ساخت، مشهور است كه خليفه به
هنگام بازگشت رزمندگان و به همراه داشتن اسير و غنيمت، به
[1] - رؤساو فرماندهان، به وسيلۀ كشتيها در رود
نيل مقابل مسجد و آنسوى خليج از ناحيۀ غرب به بازى مى پرداختند، و مانورهايى
راكه شبيه جنگ آنان با دشمنانشان بود، انجام مىدادند.