نام کتاب : احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نویسنده : لطیفی پاکده، لطفعلی جلد : 1 صفحه : 27
زمينهسازيها براى
انتقال افكار بيگانگان بوده است. كسانى كه تنها راه نجات ما را در اين مىديدند كه
«از فرق سر تا نوك پا فرنگى شويم» پيشقراولان اين هجوم ويرانگرند.
2- تغيير اصطلاحات:
تغيير اصطلاحات و واژههاى محلّى و طبيعى مردم به لغات و اصطلاحات بيگانه و كوشش در
ترويج آنها، به طور طبيعى زمينه روحى لازم را براى پذيرش مفاهيم غربى آماده مىكرد.
كوشش رژيم گذشته در نابود كردن اصطلاحات عربى و اسلامى رائج در جامعه و استفاده از
واژههاى خارجى در سطح رسانههاى عمومى در همين رابطه بايد مورد تأمّل واقع شود.
3- تحريف مذهب: برخى
از راويان افكار بيگانه سعى مىكردند تا با استفاده از پوشش مذهبى به مبارزه عليه مذهب
بپردازند. آنان اين توصيه ماركس را اجرا مىكردند كه گفته بود:
«بايد دانست چگونه
با دين مبارزه كرد و براى اين كار بايد منابع ايمان و دين تودهها را با مفاهيم مادّىگرا
توضيح داد». [1] بر اين اساس، افرادى كه هيچ اعتقادى به دين نداشتند، به تفسير و تحليل
مبانى اسلامى و تطبيق آن با انديشههاى مورد نظر خود مىپرداختند. تفاسير ملّىگرايان
از آيات قرآنى و نيز تفسيرهاى گروههاى ماركسيستى و التقاطى از برخى آيات و روايات،
نمونههاى گويائى از اين نوع تحريف مذهبى است.
4- تحريف شخصيّتها:
سعى مىشد از طريق تحريف شخصيّتهايى كه در قلب مردم جايگاه معنوى بزرگى داشتند، آنها
را از حالت «الگو» و «اسوه» بودن خارج كنند و بجاى آنها الگوهاى غربى را جايگزين كنند.
مذمّت از دانشمندان داخلى و توصيف بيشتر از حدّ از دانشمندان خارجى در اين راستا قرار
داشت. نسبت به شخصيّتهاى تاريخى نيز گاهى كوشش مىكردند آنان را افرادى مادّى مسلك
و در واقع پيرو فرهنگ غربيها يا شرقيها وانمود كنند.
مثلًا چهره «حافظ»
را به عنوان يك شاعر عارف و با معنويت و حافظ كل قرآن كريم، حافظى ترسيم مىكردند كه
«وعده رستاخيز را انكار مىكند ...». [2]
5- تحريف تاريخ:
برخى از نويسندگان، در تحليل پديدههاى تاريخى و حتى بيان وقايع تاريخى به منظور مستند
نمودن اعتقادات نشأت گرفته از بيگانگان، دست به
[1] علل
گراِیش به مادِیگرِی، مرتضِی مطهرِی، ص 35، نشر صدرا.