نام کتاب : احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران نویسنده : لطیفی پاکده، لطفعلی جلد : 1 صفحه : 94
بدهد و مردم را به
راهپيمايى دعوت كند، از او انتقاد نمىكنند. همچنين اگر آمريكا هر جنايتى بكند، نهضت
آزادى انتقاد نمىكند، زيرا معتقد است كه بايد با آمريكا دوست باشيم. ولى اگر كوچكترين
نقطه ضعفى در عملكرد يكى از مسؤولان مشاهده كند آن را «بزرگ» و بزرگتر مىكند و به
توسط آن كل نظام را زير سؤال مىكشاند.
ب- مظلوم نمايى:
نهضت آزادى در تبليغات خود چنين وانمود مىكند كه تحت خفقان شديدى قرار دارد و انواع
ظلمها و ستمها را تحمّل مىكند و بدين وسيله نظام اسلامى را متّهم به استبداد مىنمايد.
ج- گستردگى: نهضت
آزادى اعلاميههاى خود را تنها در ميان مردم توزيع نمىكند، بلكه گاهى قبل از انتشار
آنها در داخل كشور نسخههايى از آنها را به راديوهاى مختلف بيگانه، بويژه راديو آمريكا
و راديو انگليس، مىسپارد تا آنها در برنامههاى فارسى خود به پخش اين نظرات بپردازند.
د- سوء استفاده:
نهضت آزادى در اطلاعيههاى مختلف خود به طور معمول از نام برخى اعضاى خود كه محبوب
امت اسلامى هستند، مثل شهيد دكتر مصطفى چمران [1] بهرهبردارى مىكند و وانمود مىكند
كه گوئى همه اعضاى نهضت آزادى در حال حاضر نيز همچون ايشان هستند.
2- سازشكارى: نهضت
آزادى به همه خوشبين است. (به جز علماى دين) به طور مثال بازرگان طى مصاحبهاى در سوّم
بهمن 1357 در مورد بختيار اظهار نظر كرد كه «او مردى وطن پرست، بسيار منطقى و داراى
تشخيص درست است.» و اين در حالى بود كه مردم او را نوكر بىاختيار مىخواندند. پس از
پيروزى انقلاب اسلامى نيز در دوران نخست وزيرى خود از خائن شمردن بختيار خوددارى كرد
ولى امام، بختيار را «ته مانده استعمار»، «خائن»، «ذخيره استعمار و نوكر و مأمور و
آدمكش»، «به تباهى كشاننده مملكت» و «جانى كه اگر او را پيدا كردند بگيرند و به ما
تحويل بدهند» معرفى مىكرد. [2]
[1] شهِید
چمران در دوران اوج فعالِیتهاِی نهضت آزادِی (در درون خود و
براِی تربِیت اعضا) در لبنان بسر مِیبرد و به تربِیت مردم آن
دِیار و نبرد مسلحانه با اسرائِیل همت گماشته بود. شهِید چمران
خوبِی خود را به دوستان همرزم خود همچون امام موسِی صدر، سِید احمد
خمِینِی و نِیز قلب خداپرست خود مدِیون است نه امثال
مهدِی بازرگان.