نام کتاب : تاریخ روابط خارجی معاصر ایران نویسنده : نظرپور، مهدی جلد : 1 صفحه : 109
اصفهان، گيلان، مازندران، و همدان، وظايف دولت مركزى ايران
را در اين قسمتها انجام مىدادند و با مردم ايران همانند يك كشور فاقد حكومت رفتار
مىكردند. [1]
ج- آلمان
سياست آلمان و روابط آن كشور با ايرانِ اشغال شده، برخلاف
سياست روسيه و انگلستان بود، آلمانيها كه از احساسات ضد روسى وانگليسى مردم ايران اطلاع
داشتند، سعى كردند، از اين طريق مردم ايران را به سوى خود جلب و در نتيجه به نفع متّحدين
وارد جنگ كنند. با توجّه به اين كه امپراتورى عثمانى كه خود يك كشور اسلامى بود و علماى
شيعه و سنّى آن عليه نيروهاى اشغالگر روس و انگليس فتواى قيام داده بودند و در جنگ
در كنار المان قرارداشت، همچنين نداشتن پيشينه استعمارى آلمان در ايران از يك سو و
عدم اشغال خاك ايران توسط نيروهاى آن كشور در طى جنگ از سوى ديگر، باعث حُسن ظن مردم
كشورمان به آلمان و در نتيجه گرايش بيشتر به آن كشور شد.
همچنين مردم ايران فكر مىكردند كه با همكارى با امپراتورى
آلمان مىتوانند اشغالگران را از خاك ايران اخراج كنند. [2]
زمانى كه مستوفى الممالك براى دومين بار در طى دوران اشغال
ايران به نخست وزيرى رسيد، سياست بيطرفى ايران را كنار گذاشت و چون فكر مىكرد با تمايل
به آلمان، مىتواند از فشار روسيه و انگلستان بر ايران كاسته و كشور را از اشغال آنها
خارج كند، سياست آلمان در ايران را ترويج كرد. به همين دليل گرايشهاى دوستى با آلمان
گسترش پيدا كرده، چريكهاى طرفدار آن كشور در بعضى از شهرهاى ايران مانند همدان، اصفهان
شيراز و كرمانشاه، به كنسولگريهاى دو كشور روسيه و انگليس حمله نمودند و خسارات مالى
وجانى زيادى به آنها وارد كردند. [3] در اين زمان، علاوه بر اقدامهاى فوق و حمايت دولت
از مهاجرين و تشكيل دولت موقت آنها در كرمانشاه،
[1] - تاريخ تحولات سياسى و روابط خارجى ايران، مدنى،
ج 2، ص 290-285، تاريخ روابط خارجى ايران، دورۀ اول مشروطه، ولايتى، ص 304.
[2] - تاريخ روابط خارجى ايران، مهدوى، ص 194-193؛ تاريخ
تحولات سياسى و روابط خارجى ايران، مدنى، ج 2، ص 290-288.
[3] - تاريخ روابط خارجى ايران در دوره اول مشروطه، ولايتى،
ص 32-31.
نام کتاب : تاریخ روابط خارجی معاصر ایران نویسنده : نظرپور، مهدی جلد : 1 صفحه : 109