نام کتاب : تاریخ روابط خارجی معاصر ایران نویسنده : نظرپور، مهدی جلد : 1 صفحه : 143
ايجاد روابط وسيع رضاخان با آلمان
روابط سياسى ايران و آلمان پس از سفر دوم ناصرالدين شاه
به اروپا و ديدار با امپراتور آن كشور (ويلهلم اوّل) و بيسمارك صدراعظم وقت آلمان آغاز
شد. پس از نهضت مشروطه و به علت سابقه سوء و رقابت مستمر دو كشور روسيه و انگلستان
در ايران، سياستمداران كشورمان متوجّه يك قدرت سوم شدند تا رقابت روسيه و انگلستان
را در ايران محدود كنند. علاوه بر اينها سياست گسترش نفوذ امپراتورى آلمان در اين زمان
در خاورميانه باعث شد كه كم كم روابط بازرگانى و تجارى بين دو كشور گسترش يابد. همچنين
حمايت آلمان از مردم و دولت موقت در زمان اشغال ايران در جنگ جهانى اوّل، باعث افزايش
محبوبيت و نفوذ بيشتر آن كشور در ايران شد. [1]
پس از جنگ جهانى اوّل و با روى كار آمدن پهلوى در ايران
كه همزمان با جمهورى وايمار در آلمان بود، روابط دو كشور مراحل صعودى خود را طى مىكرد
و روز به روز بر حجم مبادلات تجارى و اقتصادى و بازرگانى افزوده مىشد و كارشناسان
زيادى از آن كشور در ادارات دولتى و صنايع ايران مشغول كار بودند. امّا پس از اين كه
«هيتلر» رهبر حزب «ناسيونال سوسياليست كارگران» آلمان به صدارت عظمى و سپس با درگذشت
«مارشال هيندبورگ» رئيس جمهورى آن كشور، پيشواى آلمان
شد، (1313 ه ش/ 1934 م) و «رايش سوم» را در آن كشور اعلام كرد، روابط ايران و آلمان
وارد مرحله جديدى شد. [2] هيتلر با تبليغات وسيعى كه در مورد نژاد و هدف مشترك دوكشور
در مقابل امپرياليسم و كمونيسم به راه انداخته بود، رضاخان را تحت تأثير خود قرارداد
و با سفر دكتر «يالمار شاخت» وزير اقتصاد آلمان به ايران و انعقاد يك معاهده تجارى
پاياپاى با ايران، صدها تكنيسين»، معلم، مشاور و تاجر آلمانى راهى ايران شدند و بسيارى
از مناصب مهم ادارى ايران را در دست گرفتند، بطورى كه در طول مدت پنج سال از 1314 تا
1319 ه ش، مبادلات بازرگانى ايران و آلمان بطور چشمگيرى افزايش يافت و صادرات آن كشور
به
[1] - پژوهشى در تاريخ معاصر ايران، مريم ميراحمدى، ص
71-65، انتشارات آستان قدس، مشهد، 1368.