نام کتاب : تاریخ روابط خارجی معاصر ایران نویسنده : نظرپور، مهدی جلد : 1 صفحه : 229
دامن آمريكا سقوط كرد. در نتيجه؛ آمريكا و ايران دو دشمن
ديرينه يعنى مصر- اسرائيل را تحت فشار قرار دادند تا با يكديگر صلح نمايند.
جنگ سال 1352 ه. ش/ 1973 م، اعراب و اسرائيل و شكست نيروهاى
اسرائيلى از نظاميان مصرى باعث شد كه مردم مسلمان ايران تظاهرات و راهپيماييهايى را
با رهبرى روحانيون و به پشتيبانى از برادران مسلمان عرب خود ترتيب داده با شور و هيجان
فراوان از سربازان مسلمان حمايت كنند. رژيم شاه با اين حركت مردم مسلمان ايران در موضع
انفعالى قرار گرفته، جرأت حمايت از رژيم اسرائيل را در خود نديد. به همين دليل سياست
موازنه در مورد مصر واسرائيل را در پيش گرفت و حتّى در ظاهر خود را پشتيبان و طرفدار
مسلمان، بويژه مصر نشان داد. [1]
هر چه زمان مىگذشت و روابط شاه با انور سادات روز به
روز بهتر مىشد، به همان اندازهروابط ايرانو اسرائيل كاهش مىيافت. مسافرت شاه به
مصر در سال 1353 ه. ش و مسافرت سال بعد انورسادات به ايران باعث نزديكى بيشتر دو كشور
ايران و مصر شد.
به همين دليل شاه به مقامهاى اسرائيلى جهت صلح و تخليه
مناطق اشغالى مصر از اين جهت فشار وارد مى كرد. دولت جديد اسرائيل به رياست «اسحاق
رابين» كه جانشين «گلدماير» شده بود و سياست «زمين در مقابل صلح» را در پيش گرفته بود،
كم كم در صدد حل مسائل با مصر برآمد و به همين دليل در تابستان 1354 ه. ش چاههاى نفت
مصر در صحراى سينا را به آن كشور پس داد و موافقت نامه جداسازى نيروهاى دو كشور به
امضا رسيد پس از حل نسبى مسائل مصر و اسرائيل، روابط ايران و اسرائيل دوباره به حال
عادى بازگشت و رفت و آمدهاى دو كشور آغاز شد و روز به روز گسترش يافت. در اين سالها
«عباس على خلعتبرى» به عنوان وزير امور خارجه ايران و «يورى لوبرانى» نماينده سياسى
اسرائيل كه جانشين «مايرغررى» شده بود، نقش مؤثرى در توسعه روابط ايران را رژيم اشغالگر
قدس داشتند. [2]
سال 1356 ه. ش سه تغيير در سه كشور آمريكا، اسرائيل و
ايران به وقوع پيوست،
[1] - سياست خارجى ايران در دوران پهلوى، هوشنگ مهدوى،
ص 443-442.