نام کتاب : تاریخ روابط خارجی معاصر ایران نویسنده : نظرپور، مهدی جلد : 1 صفحه : 39
روسى حملات خود را در جبهه ايران متمركز كرده، نقاط ديگرى
از خاك ايران را اشغال كردند و با مردم بدرفتارى كرده، مرتكب فجايع و جنايات زيادى
با غير نظاميان شدند.
در اين زمان قرارداد اتّحادى بين انگلستان و روسيه منعقد
گشت كه به موجب آن جبهه واحدى عليه ناپلئون تشكيل شد و روسيه در صدد برآمد كه با وساطت
دولت انگلستان جنگ با ايران را پايان داده و با نيروهاى بيشترى با ناپلئون به مقابله
بپردازد. [1] مذاكرات صلح با اصرار و تهديد نماينده انگليس- سرگوراوزلى- و با حضور
نمايندگان ايران- ميرزا ابوالحسن خان ايلچى- روسيه و انگلستان- «جيمس موريه»- در «اصلاندوز»
شروع شد كه با اصرار و پافشارى ايران و روسيه بر مواضع خود به نتيجهاى نرسيد. با شكست
مذاكرات صلح، يك بار ديگر جنگ شديد بين دو كشور در گرفت. خودددارى افسران انگليسى از
انجام تعهدات خود و ترك خدمت از سوى آنها كه در اين زمان در ارتش ايران خدمت مىكردند،
شكستهاى جبران ناپذيرى به ايران وارد كرد و يك بار ديگر خيانت بيگانگان را در لحظههاى
سرنوشت سازد نشان داد. «عباس ميرزا» وليعهد و فرمانده نيروهاى ايرانى به زحمت توانست
از رود ارس گذشته و خود را به تبريز برساند و ستاد عمليات خود را در آنجا تشكيل دهد.
[2]
دولت روسيه هر چند به هدف نهايى خود در ايران نرسيد، امّا
براى اين كه جبهه ضد ناپلئون در اروپا تقويت شود، اصرار بر صلح با ايران داشت. مذاكرات
صلح يك بار ديگر با وساطت انگلستان در قصبه «گلستان» در كنار رود «سيوا» در «قره باغ»
بر خلاف ميل عباس ميرزا و با رضايت فتحعليشاه آغاز شد و سرانجام منجر به تحميل معاهده
صلح گلستان به ايران شد. به موجب اين معاهده ايالات و شهرهاى «گرجستان»، «داغستان»،
«باكو»، «دربند»، «شيروان»، «قرهباغ»، «شكى»، «گنجه»، «موقان» و قسمت طالش عليا از
ايران جدا و به روسيه ضميمه گرديد همچهنين حقِّ داشتن نيروى دريايى در درياى خزر به
روسيه واگذار شد. [3]
[1] - تاريخ سياسى و ديپلماسى ايران، على اكبر بينا، ج
1، ص 160.