نام کتاب : تاریخ روابط خارجی معاصر ایران نویسنده : نظرپور، مهدی جلد : 1 صفحه : 69
عثمانى شد كه نتيجه آن درگيرى همزمان آن كشور با ايران
و روسيه و شكست دولت عثمانى بود. به همين جهت «دالگو روكى» را به ايران فرستاد. و بطور
محرمانه به «ناصرالدين شاه» پيشنهاد اتّحاد نظامى بين روسيه و ايران را ارائه داد.
امّا چنين درخواستى مورد مخالفت «ميرزا آقاخان نورى» صدراعظم شاه ايران قرار گرفت و
در نهايت به جاى اتّحاد نظامى، يك عهدنامه بيطرفى و عدم مداخله در «جنگ كريمه» بين
دو كشور به امضا رسيد كه مشهور به عهدنامه سرّى 1233 ه ش/ 1854 م، است.
به موجب اين عهدنامه ايران متعهد شده بود كه در تمام مدّت
جنگ بين روسيه و عثمانى بيطرف مانده، از عبور نيرو و تسليحات از خاك خود براى هر يك
از طرفين جلوگيرى كندو در مقابل آن، روسيه از نيم ميليون تومان غرامت باقى مانده عهدنامه
تركمنچاى صرف نظر كند. [1]
دولت انگلستان وقتى از مفاد چنين عهدنامهاى اطلاع يافت
بشدت با آن مخالفت كرد و در صدد اتّحاد با ايران برآمد. انگلستان براى انصراف ايران
از دوستى با روسيه و مذاكره با آن كشور سفر جديدى به نام «سر چارلز موراى» [2] به ايران
فرستاد. دولت ايران اتّحاد با انگلستان و متّفقين در جنگ با روسيه را مشروط به استرداد
ايالات قفقاز قرار داد. چون پذيرفتن چنين شرطى براى دولت انگلستان مشكل بود و همچنين
نمىخواست با جواب منفى به ايران، اين كشور در كنار روسيه در زمان جنگ قرار گيرد، به
همين دليل مذاكرات را طولانى كرد، تا اين كه سرانجام در سال 1235 ه ش/ 1856 م، «جنگ
كريمه»، با شكست كامل روسيه پايان يافت. انگلستان كه در جنگ پيروز شده بود و ديگر نيازى
به اتّحاد با ايران نداشت، اعلام كرد كه حاضر به قبول شرط ايران نيست. [3]
با توجه به اين كه ايران مى توانست با اتّخاذ يك سياست
اصولى از درگيرى همسايگان خود، بويژه روس و انگليس استفاده كند. امّا جهل و بى اطلاعى
ناصرالدين شاه از اوضاع سياسى و بينالمللى از يك سو و طرفدارى صدر اعظم او از سياستهاى
انگلستان و لغو يكطرفه عهدنامه سرّى با روسيه، از سوى ديگر، باعث تيرگى روابط
[1] - روابط با دول خارجى در دوران قاجاريه، نائبيان،
ص 141؛ تاريخ روابط خارجى ايران، مهدوى، ص 152.