نام کتاب : تاریخ روابط خارجی معاصر ایران نویسنده : نظرپور، مهدی جلد : 1 صفحه : 96
حق حاكميت و مشاركت در امور سياسى رواج پيدا كرد و مردم
آماده يك نهضت عمومى عليه استبداد شدند. [1]
زمينهها و آمادگيهايى كه در طول دهها سال به صورت بالفعل
نزد مردم عليه پادشاهان قاجاريّه و دخالت و نفوذ بيگانگان، بويژه دولت روسيه در ايران
به وجود آمده بود، نياز به جرقه هايى داشت تا به شورش و قيام تبديل شود. در سال
1284 ه ش/ 1905 م، حوادثى مانند «واقعه كرمان»، حادثه «نوز بلژيكى»، احداث بانك استقراضى
روسيه در قبرستان مسلمانان و تخريب آن، تنبيه تجار به بهانه گرانفروشى قند، دستگيرى
حاج شيخ محمّد واعظ و قتل يكى از طلبه هاى جوان به نام سيد عبدالحميد باعث شد كه مردم
تهران به رهبرى آيت الله بهبهانى، طباطبايى و شيخ فضل الله نورى دست به هجرت صغرى و
كبرى زده، خواستار برقرارى عدالتخانه (دادگاه)، بركنارى عين الدوله (صدراعظم) و علاء
الدوله حاكم تهران، تأسيس مجلس و ... شدند.
مظفرالدين شاه كه در اين زمان در بستر بيمارى بود، با
درخواستهاى علما و مردم موافقت كرد و عين الدوله را بركنار و به جاى او ميرزا نصرالله
خان مشيرالدوله را به صدارت برگزيد و فرمان مشروطيت و تشكيل مجلس را در سال 1285 ه
ش/ 1906 م، صادر كرد و به دنبال آن مهاجرين از قم به تهران مراجعت كرده، انتخابات تهران
انجام و اولين مجلس ايران افتتاح شد و قانون اساسى مشروطه نوشته شد و حكومت مطلقه تبديل
به مشروطه گشت. [2]
انگلستان كه از نفوذ روزافزون روسيه در حكومت و دربار
ايران ناراضى بود، به تشويق و حمايت از مشروطه خواهان پرداخته، خواستار تغيير اساسى
در ساختار سياسى ايران و خارج شدن قدرت از دست صدراعظم و پادشاه بود كه تحت نفوذ روسيه
قرار داشتند. [3]
[1] - تاريخ تحولات سياسى و روابط خارجى ايران، مدنى،
ج 2، ص 1-85، اقتباس؛ تاريخ ايران، سرپرسى سايكس، ترجمه سيد محمد تقى فخر دائى گيلانى،
ج 2، ص 594-610.
[2] - همان، ص 125-86، اقتباس؛ تاريخ ايرانسايكس، ج
2، ص 625-611.