نام کتاب : تاریخ سیاسی معاصر ایران نویسنده : تلاشان ، حسن جلد : 1 صفحه : 184
مردها در اين مملكت
آزادى دارند كه زنها داشته باشند؟ مگر آزاد مرد و آزاد زن با لفظ درست مىشود؟! [1]
ب- چگونگى مبارزات:
پس از انتشار اين
خبر عدّهاى از علما از جمله حضرت امام «ره» جلسهاى براى تعيين شيوه برخورد با «تصويب
نامه» تشكيل دادند. در اين جلسه بنابراين شد كه ضمن تشكيل جلسات هفتگى جهت بررسى امور
و آگاه كردن علماى ديگر بلاد، نامهاى از طرف علما به شاه جهت الغاى «تصويبنامه» به
دليل مخالفت آن با احكام شرع مبين ارسال شود، در نامه جوابيه شاه به علما، چند نكته
قابل توجه بود. اوّل اينكه علما را با «حجةالاسلام» مورد خطاب قرار داده بود. در واقع
شاه با اين خطاب مىخواست به علما تفهيم كند كه آنها را در حدّ مرجعيت قبول ندارد.
دوّم اينكه خواستار توجّه علما به وضع زمان در ساير ممالك اسلامى شده بود.
در ادامه موفّقيت
آنها را در هدايت افكار عوام خواستار شده بود. بدين وسيله مىخواست به علما تفهيم كند
كه وظيفه شما هدايت عوام است نه دخالت در امور سياسى.
بالاخره در نهايت،
رسيدگى به خواسته علما را به نخستوزير احاله كرده بود تا خود را در اين مورد فردى
غير مسؤول جلوه دهد. [2]
پس از آن، علما نامههايى
را براى عَلَم فرستاده، خواستار الغاى «تصويبنامه» مذكور مىشوند. مسأله ديگر اين
بود كه نامه حضرت امام «ره» بدون القاب و عناوين متداول بود و لحن آن نيز جنبه آمرانه
داشت. علم سعى داشت با عدم پاسخگويى به علما، بتدريج علما و مردم را از مبارزه خسته
كرده، اوضاع به حالت عادى برگردد. ولى برخلاف تصوّر وى، روز به روز بر دامنه مبارزات
افزوده مىشد. حضرت امام «ره» پا را از تصويبنامه فراتر گذاشته، علم را مخالف و طرّاح
نابودى اسلام، قرآن و قانون اساسى معرّفى كرد. [3]
[1] نهضت امام
خمِینِی «ره» در اِیران، سِید حمِید روحانِی، ص
145.
[2] تارِیخ
سِیاسِی معاصر اِیران، مدنِی، ج 1، ص 377.