رقابت شديد موجود
بين دو قدرت بزرگ جهانى كه ايران را تحت نفوذ خود داشتند و همچنين اهميت استراتژيكى
ايران در اين دوران، باعث سرعت بخشيدن به نفوذ هر چه بيشتر روس و انگليس در ايران شد.
يكى از راههاى عمده نفوذ در اين دوره كسب امتيازات مختلف بود. «لرد كُرْزُن» انگليسى
راجع به اين موضوع مىنويسد:
بعد از مراجعت شاه
از فرنگستان، سرمايهداران اروپايى براى گرفتن امتيازات مانند مور و ملخ به تهران هجوم
آوردند و معروف بود عدّه زيادى در تهران حاضر بودند تا امتيازاتى از قبيل امتياز كارخانه
قند، شيشه، تلفن، چراغ برق، ايجاد تاكستان و انحصار انواع و اقسام محصولات فلاحتى و
غيره بدست آورند. شاه نيز حاضر است موافقت كند چون كه مبلغ كلّى به حساب شاه وارد مىشود.
[2]
تنها چيزى كه در
اين امتيازات در نظر گرفته نمىشد منافع و مصالح ايران بود؛ زيرا زمامدارانى همچون
ناصرالدين شاه و درباريانش به تنها چيزى كه فكر مىكردند منافع شخصى و سود سرشارى بود
كه از اين طريق به دست مىآوردند. نمونه اين سود سرشار رشوههاى كلانى بود كه امتياز
گيرندگان به اين افراد مىدادند.
از جمله امتيازاتى
كه در اين دوران به خارجيان داده شد عبارت بود از: امتياز رويتر، لاتارى، بانك شاهنشاهى
ايران و انگليس و بانك استقراضى روس. و سرانجام با دادن امتياز انحصارى توتون و تنباكو
به «ماژور تالبوت» انگليسى خيزش مردمى آغاز شد.