نام کتاب : تاریخ سیاسی معاصر ایران نویسنده : تلاشان ، حسن جلد : 1 صفحه : 59
الف- استبداد روزافزون
ناصرالدين شاه
استبداد باعث شكاف
بين دربار و مردم مىشد و هر چه بر شدّت استبداد افزوده مىگشت نارضايتى مردم نيز بيشتر
مىشد و زمينه براى يك شورش بزرگ و همگانى فراهم مىگشت در اين نارضايتى كليه اقشار
جامعه از جمله روحانيون و بازرگانان سهيم بودند. [1]
ب- فساد و ارتشاء
به طور كلى از دوره
فتحعلىشاه به بعد به واسطه مخارج گزاف حرمسرا و عيّاشى بىمعناى شاهان، مخارج دولت
افزايش يافت و مالياتهاى اخذ شده به درباريان و وابستگان آنها اختصاص پيدا مىكرد.
ناچار شاه مجبور مىشد كسرى بودجه را با گرفتن پول به عناوين مختلف از قبيل «تقديمى»،
«پيشكشى»، «مداخل»، «سيورسات»، «عايدى» و غيره تأمين نمايد. «لرد كرزن» درباره مقدار
اندك وجوه اختصاص داده جهت كارهاى عامالمنفعه توسّط دولت مىنويسد:
اين وجوه هيچوقت
به مصرف حقيقى خود نمىرسد بلكه مقدار كمى از آن در جايگاه موردنظر هزينه مىشود و
بقيّه در بين راه پخش مىگردد و به جيب مسؤولين امور مىرود.
ج- مداخلات روزافزون
دولتهاى بيگانه در امور داخلى ايران
مداخلات بيگانگان
به گرفتن امتيازات محدود نمىشد؛ بلكه در امور ديگر داخلى نيز دخالت مىكردند. در واقع،
حكّام واقعى ايران، روس و انگليس بودند. اين دخالتها به حدّى مىرسد كه ناصرالدين شاه
اظهار مىكند:
طورى شده كه مثلًا
اگر به سمت شمال و شرق و غرب مملكت خودمان بخواهيم به گردش و شكار برويم بايد با دولت
انگليس مشورت كنيم چون سمت سرحدّات روس است. شايد او خيالى بكند و برنجد و همچنين به
سمت جنوب اگر ميل بكنيم بايد از دولت روسيه مشورت بكنيم. [3]
[1] عصر بِیخبرِی
ِیا تارِیخ امتِیازات در اِیران، ابراهِیم
تِیمورِی، ص 236.