نام کتاب : تاریخ سیاسی معاصر ایران نویسنده : تلاشان ، حسن جلد : 1 صفحه : 68
بودند. اين انديشهها
بتدريج در جامعه گسترش پيدا كرد و خود باعث آمادگى هر چه بيشتر براى طغيان عليه نظام
موجود و ايجاد نظامى جديد شد. اين انديشمندان به سه دسته تقسيم مىشوند كه عبارتند
از:
دسته اوّل روشنفكرانى
كه معتقد بودند هنگامى جامعه دچار تحوّل و دگرگونى مىشود كه دين در سياست دخالت ننمايد،
روحانيون به امور اخروى و سياستمداران به امور دنيوى مردم بپردازند. اين دسته از روشنفكران
كه فكرشان ملهم از افكار غربى بود، نجات كشور را در يك حكومت غير مذهبى مىدانستند.
ميرزا فتحعلى آخوندزاده طرفدار چنين نظريهاى بود. وى از هواخواهان تشكيل فراماسونرى
در ايران بود. [1] سازمانى كه به وسيله انگليسيها و ديگر دولتهاى سرمايهدارى غربى
براى ايجاد نفوذ و ارتكاب جنايات گوناگون به نام آزادى، برابرى و برادرى ايجاد شده
بود.
آخوند زاده از نظام
حاكم در ايران انتقاد مىكرد ولى از حكومت تزار روس ستايش مىكرد و خود شخصاً خدمتگزار
وفادار آن بود. [2] حكومتى كه داستان تجاوزكاريهايش صفحات تاريخ ايران را پر كرده،
به بهاى جان دهها هزار نفر از همميهنان آخوندزاده تمام شده بود.
دسته دوّم معتقد
بودند جامعه را نمىتوان به قافله تمدّن و پيشرفت رساند مگر در سايه وحدت مسلمانان.
نمونه بارز اين طرز تفكّر، سيّد جمالالدين اسدآبادى بود. با اينكه نهضت مشروطيت ده
سال پس از درگذشت او به وقوع پيوست ولى گفتهها و نوشتههاى وى تأثير شگرفى در رشد
افكار آزاديخواهى و ايجاد اين جنبش در ايران داشت. به رغم اينكه سيد با مشروطيت كه
از مظاهر بارز آن ايجاد قانون و تشكيل مجلس است موافق بود [3] ولى عقايد سياسى وى حاكى
از آن است كه با مظاهر ضد دينى نظامهاى مشروطه مخالف است. وى به رغم نظامهاى سياسى
در غرب، معتقد به تفكيكناپذيرى دين از سياست بود. و مى گفت مسلمانان در صورتى مىتوانند
به