نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 148
تحريك شجرة الدر به قتل رسيد. فرانسويها پس از پرداخت
غرامتى سنگين از مصر بيرون رفتند و مصر زير فرمان حكومت مماليك بحرى درآمد. [1]
لويى پس از آزادى به عكا انتقال يافت؛ و پيروانش را براى
مشورت درباره نقشههاى آينده فراخواند. اين در حالى بود كه مادرش طى نامهاى از وى
خواست كه به فرانسه بازگردد.
با آنكه برادران او و ديگر اشراف نيز وى را سفارش به بازگشت
مىكردند، او در 3 ژوئيه سال 1250 اعلام كرد كه تا آزادى آخرين سربازش در مصر، در فلسطين
خواهد ماند. او به بارونهايى كه تمايل به بازگشت داشتند اجازه داد و ضمن اعلام تصميم
خود به وسيله نامهاى به بارونهاى فرانسه خواستار كمك آنان براى حمله گرديد. 1400 مرد
و همچنين ملكه همراه پادشاه باقى ماندند؛ [2] و ديگر نيروهاى مهاجم در نيمه تموز (ژوئيه)
خاك فلسطين را ترك گفتند.
[1] . ايوبيها ناگزير خواستار خدمت مماليك (بندگان) گشتند
- همانطور كه پيش از آن عباسيها ناگزير به انجام چنين كارى گشته بودند. آنان بارها
اتفاق افتاد كه گروههاى ترك را كه در مقابل حملۀ مغولان گريخته بودند به خدمت
مىگرفتند؛ و از ميان همين گروهها طبقهاى از حكّام پديد آمد. آيبك - از سپاه الملك
الصالحايوب (مستقر در جزيرۀ روضه در نيل) - نخستين پادشاه اين سلسله بود؛ كه
به همين دليل او و جانشينانش به مماليك بحرى موسوم گشتند. پس از آيبك پسرش على و سپس
مظفر قُطز كه سرپرستى او را عهدهدار بود جانشين گرديدند. اندكى بعد الظاهر ركنالدين
بايبرس بند قدارى به قدرت رسيد. وى هشت سال پيش از مرگش براى پسر بزرگ خود، محمد، مشهور
به بركت خان بيعت گرفت. وى پس از مرگ بايبرس در سال 1277 م بدون هيچ مخالفتى بر تخت
نشست و الملك السعيد نام گرفت. اما او ظرف دو سال دو بار خلع گرديد. پس از آن يكى از
فرماندهانى كه در روزگار بايبرس سربرآوردند به نام قلاوون، سرپرستى سلامش پسر بايبرس
هفت ساله را به عهده گرفت. در همين فاصله قلاوون زمام امور حكومت را خود به دست گرفت
و در راه دفاع از مسلمانان كفايتى عالى از خود بروز داد. قلاوون در سال 1290 م مرد
و چنين مقدر بود كه حكومت را به پسرش واگذارد؛ و فرزندانش تا چهار نسل بعد يعنى
1382 م آن را حفظ كردند. پس از آن الملك الظاهر سيفالدين برقوق به سلطنت رسيد. وى
يكى از افراد يگانهاى نظامى بود كه قلاوون از مغولان و چركسها تشكيل داد؛ و چون مقر
اينان در برجهاى پيرامون دژ قاهره قرار داشت به مماليك برجى موسوم گشتند.
[2] . ملكه مارگارت همسرش را تا دمياط همراهى كرد. چون
لويى آهنگ منصوره كرد وى را كه در حالت وضع حمل بود در دمياط به جا گذاشت. اندكى بعد
او به كمك جنگجويى هشتاد ساله وضع حمل كرد. چون اين وضع سه روز پس از وصول خبر تسليم
صليبيها به مسلمانان اتفاق افتاد، مادر نام كودكش را ژان غمگين - natsirT - گذاشت. درست در همين
روز ملكه باخبر شد كه پيزائيها و جنوائيها به دليل فقدان آذوقه لازم در دمياط، خود
را براى ترك شهر آماده مىكنند. او دريافت كه حفظ شهر جز با كمك ايتالياييها ممكن نيست.
از اين رو سران آنها را به اطاق خواب خويش دعوت كرد و از آنان خواست كه در دمياط بمانند،
چرا كه اگر آنها از دمياط بروند، او چيزى كه بتواند بدان وسيله شوهرش را از دست مسلمانان
آزاد كند ندارد. ملكه پيشنهاد كرد كه همۀ آذوقۀ موجود در شهر خريدارى شود
و اشراف كار توزيع آن را بر عهده گيرند؛ در اين هنگام بود كه ايتالياييها ماندن در
دمياط را پذيرفتند. كار خريد خوار و بار براى ملكه 360000 ليره هزينه برداشت. هنوز
ملكه سلامت خود را باز نيافته بود و توان سفر نداشت، ولى مردانش اصرار ورزيدند از راه
دريا به عكا كوچ كند.
نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 148