نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 160
كمك بغداد برنخاست. در همين اثنا يگانى از قبيله طلايى
و سپاهى به فرماندهى بايجو كه ده سال گذشته را سرگرم پاسدارى از نواحى اطراف آناطولى
بودند، سررسيدند. علاوه بر آن يگانى از دلاوران كِرْچى به كمك آمدند كه از حمله به
پايتخت اسلام بسيار مشعوف بودند. [1]
درگيرى بيش از يك ماه پيرامون بغداد ادامه يافت. در پايان
سال 1257 م سپاه مغولى از پايگاهش در همدان به جنبش درآمد. بايجو سپاه خويش را نزديك
موصل از رود دجله عبور داد و در ساحل غربى رودخانه حركت كرد. اما كيدبوقا و جناح چپ
سپاه مستقما وارد دشت عراق واقع در شرق پايتخت گرديد، در حالى كه هولاكو قلب سپاه را
از طريق كرمانشاه به حركت درآورد. هنوز سپاه اصلى خليفه به فرماندهى آيبك آماده مقابله
با هولاكو نشده بود كه خبر يافت سپاه بايجو كه از سوى شمال غربى مىآمد نزديك است.
در نتيجه آيبك بار ديگر از رودخانه دجله گذر كرد.
در 11 ژانويه سال 1258 م، مغولان ناگهان نزديك انبار حدود
30 ميلى بغداد رسيدند.
بايجو تظاهر به عقبنشينى كرد و با اين كار خود اعراب
را به منطقهاى باتلاقى كشانيد و مهندسان را اعزام كرد تا سدهاى روى رودخانه فرات را
ويران كنند. او روز بعد جنگ را از سر گرفت و ارتش آيبك به مزارع زير آب رفته عقب نشست.
به دنبال آن كشتار وحشتناكى به راه افتاد و سپاه بغداد نابود گشت، به طورى كه جز دستههايى
پراكنده در گوشه و كنار چيزى از آن باقى نماند.
در 18 ژانويه سال 1258 م هولاكو مقابل ديوارهاى شرقى پايتخت
مسلمانان ظاهر شد. و در 22 همان ماه شهر را از همه سو مورد حمله قرار داد. در پايان
ماه، مستعصم اميد به دفاع از پايتخت را از دست داد و وزير خويش (ابن العلقمى) را كه
پيوسته خواهان صلح با مغولان بود براى انجام گفت و گو با هولاكو اعزام داشت. بطريق
نسطورى كه خليفه اميد داشت نزد «طقزخاتون» وساطت كند نيز با وزير همراه گرديد. اما
دو فرستاده بدون دستيابى به هيچ توافقى از نزد هولاكو بازگشتند.
ديوار شرقى بغداد پس از آنكه هفته نخست ماه فوريه سال
1258 م در معرض سنگباران شديد واقع شد در معرض ويرانى قرار گرفت و در دهم همين ماه
در حالى كه مغولان به داخل