نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 44
برحذر داشتند و گفتند: ملك عقيم است و دو شمشير در يك
غلاف نگنجند. ابن عباد به آنان پاسخى داد كه به صورت ضرب المثل درآمد. او گفت: شترچرانى
بهتر از خوكچرانى است.
معنايش اين است كه اگر او طعمه و اسير دست يوسف بن تاشفين
گردد و در صحرا شترانش را بچراند، بهتر از آن است كه به دست آلفونسو تار و مار و اسير
گردد و در قشتاله خوكهاى او را بچراند. او به كسانى كه از وى كناره گرفته و سرزنش مىكردند
گفت: اى مردم من در كار خويش دو حالت در پيش دارم: حالت يقين و حالت شك و چارهاى جز
انتخاب يك حالت ندارم. حالت شك اين است كه اگر به ابن تاشفين يا آلفونسو اعتماد كنم
ممكن است به پيمان خود وفا كند و بر وفاى خويش باقى بماند و ممكن است چنين نكند. اين
حالت شك بود. اما حالت يقين اين است كه اگر به ابن تاشفين اعتماد كنم در آن صورت خداى
را خوشنود ساختهام و اگر به آلفونسو تكيه كنم خداى را به خشم آوردهام. هرگاه كه در
حالت شك خطر بايد كرد چرا بايد كارى كه خداوند را خوشنود مىسازد رها كنم و كارى كه
او را به خشم مىآورد انجام دهم؟ در اين هنگام يارانش از سرزنش وى دست كشيدند.
يوسف بن تاشفين پس از فراهم آوردن آمادگى كامل، فرمان
داد كه شتران را از دريا عبور دهند. آن قدر شتر عبور دادند كه سراسر جزيره را پر كرد
و كف دهانشان تا به آسمان بالا رفت.
اين در حالى بود كه تا به آن روز نه مردم جزيره و نه سپاهشان
هرگز شتر نديده بودند. از اين رو با ديدن شتران و كف دهانشان تجمع مىكردند. عبور دادن
شتران از سوى ابن تاشفين بر پايه نظرى صائب انجام مىشد. او با اين كار سپاهش را ترغيب
و براى جنگ آماده مىساخت.
يوسف به آسانى از دريا گذشت و به جزيره خضرا درآمد. مردم
راه او را گشودند و با آذوقه و اسباب پذيرايى به استقبالش آمدند. سپس بازارى برپا كردند
و همه وسايل آسايش موجود خود را نزد وى آوردند. به سربازان اجازه داده شد كه به شهر
درآيند و در آن تصرف كنند. به دنبال آن مساجد و ميادين از داوطلبان پر شد؛ و يكديگر
را به نيكى سفارش مىكردند.
يوسف بن تاشفين نيروى خويش را تجديد سازمان كرد و آنان
را لشكرى پس از لشكر، اميرى پس از امير و قبيلهاى پس از قبيله در حالتى بسيار باشكوه
به اشبيله اعزام كرد. معتمد پسرش را به ديدار ابن تاشفين فرستاد و به حكمرانان فرمان
داد كه آذوقه و اسباب پذيرايى آماده كنند. آنچه يوسف بن تاشفين مىديد وى را به شادى
و نشاط وامىداشت. لشكرها يكى پس از ديگرى با فرماندهانشان به اشبيليه رسيدند و معتمد
از اشبيليه همراه با صد سوار و اعيان
نام کتاب : روزهای سرنوشت ساز در جنگهای صلیبی نویسنده : عسلی، بسام جلد : 1 صفحه : 44