نام کتاب : نقش سیاسی - اجتماعی زنان در تاریخ معاصر ایران نویسنده : شیرودی، مرتضی جلد : 1 صفحه : 144
زنان ايرانى لازم
است، سازمان مىدهد. از اين رو، در مقدمه قانون اساسى، مبحث ويژه و جداگانهاى تحت
عنوان «زن در قانون اساسى» گنجانده شده، اگر چه قبل از آن و در بحث از طليعه نهضت،
به شهادت صدها زن و مرد كه انقلاب اسلامى را تداوم بخشيدند، اشاره گشته است. اختصاص
قسمتى از مقدمه قانون اساسى به موضوع زن، حكايت از توجه و عنايت نظام جمهورى اسلامى
به مسئله زنان دارد. در مقدمه آمده است:
در ايجاد بنيادهاى
اجتماعى اسلامى، نيروهاى انسانى كه تاكنون در خدمت استثمار همه جانبه خارجى بودند،
هويت اصلى و حقوق انسانى خود را باز مىيابند و در اين بازيابى، طبيعى است كه زنان
به دليلى ستم بيشترى كه تاكنون از نظام طاغوتى متحمل شدهاند، استيفاى حقوق آنان بيشتر
خواهد بود. خانواده واحد بنيادين جامعه و كانون اصلى و تعالى انسان است و توافق عقيدتى
و آرمانى در تشكيل خانواده كه زمينهساز اصلى حركت تكاملى و رشد يابنده انسان است،
اصل اساسى بوده و فراهم كردن امكانات جهت نيل به اين مقصود از وظايف حكومت اسلامى است.
زن در چنين برداشتى از واحد خانواده، از حالت شىء بودن و يا ابزار كار بودن در خدمت
اشاعه مصرف زدگى و استثمار خارج شده و ضمن باز يافتن وظيفه خطير و پر ارج مادرى، در
پرورش انسانهاى مكتبى پيشاهنگ و خود همرزم مردان در ميدانهاى فعال حيات مىباشد
و در نتيجه پذيراى مسئوليتى خطيرتر و در ديدگاه اسلامى برخوردار از ارزش و كرامتى والاتر
خواهد بود. [1]
پس از مقدمه، در
اصولى از قانون اساسى به موضوع زنان به صورت خاص پرداخته شده؛ از جمله در بند 14 اصل
سوم، كه اهداف جمهورى اسلامى را