نام کتاب : نقش سیاسی - اجتماعی زنان در تاریخ معاصر ایران نویسنده : شیرودی، مرتضی جلد : 1 صفحه : 157
در انتخابات دوره
اول استان اردبيل 57/ 0 درصد و در دوره دوم 11/ 1 درصد و اين روند در استان گلستان
به ترتيب 22/ 1 و 32/ 5 درصد بوده است. [1]
نتيجه مهمى كه افزايش
حضور زنان در شوراها، به دنبال دارد آن است كه فرهنگ شورايى در بستر مشاركت زنان به
خوبى شكل مىگيرد؛ زيرا فرهنگ شورايى از مؤلفههايى چون انعطاف برخوردار است كه در
زنان بيشتر از مردان پيدا مىشود.
مناصب
سياسى
تا قبل از ارديبهشت
1342 كه فرخرو پارساى به معاونت وزارت آموزش و پرورش و سپس در شهريور 1347 به مقام
وزارت آموزش و پرورش (كابينه هويدا) رسيد، هيچ زنى را نمىتوان يافت كه داراى منصب
سياسى بالا باشد. پس از آن، زنان كم و بيش، برخى مناصب سياسى و اجرايى را در اختيار
گرفتند؛ از جمله در سال 1346، شاه، فرح پهلوى را به نيابت از سلطنت منصوب كرد، در سال
1354 مهناز افخمى به عنوان مشاور نخستوزير (جمشيد آموزگار) در امور زنان انتخاب شد،
و سرانجام، مهرانگيز دولتشاهى در سال 1355، به عنوان سفير ايران به دانمارك اعزام
گرديد. نكته مهم درباره اين دسته از زنان، آن است كه بيشتر آنان يا از همسران و بستگان
نزديك رجال و افراد بانفوذ حكومتى بودند و يا از خويشاوندان امراى ارتش و يا به دليل
ارتباط با آنان به مقامهاى سياسى و حتى به نمايندگى مجلسين شورا و سنا دست يافتند.
به علاوه، آنان براى انتخاب شدن، بايد دربست رژيم را مىپذيرفتند و از خود فساد و ابتذال
نشان مىدادند. [2]