نام کتاب : نقش سیاسی - اجتماعی زنان در تاریخ معاصر ایران نویسنده : شیرودی، مرتضی جلد : 1 صفحه : 16
حوادث، دريابد، واقع
بينى و پروادارى، او را از غلتيدن در جايگاههاى شبههناك و هلاكتبار بازمىدارد.»
[1]
همانگونه كه در
سخن اميرالمؤمنين (ع) هويداست، سنتهاى الهى فراوانى بر طلوع و غروب حوادث و تحولات
تاريخ حاكم است. برخى از اين سنتها عبارتند از: 1. (وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ
لَايَستَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ) (اعراف: 34)؛ زندگى
هرامتى را پايانى است، پس هرگاه پايان عمرشان فرا رسد، نه ساعتى ديرتر بيابند و نه
ساعتى زودتر فانى گردند. 2. (إِنَّ
اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا
بِأَنفُسِهِمْ) (رعد: 11)؛ خداوند وضع حاكم بر قومى را تغيير نمىدهد
مگر آنكه آنچه در خلق و خوى و رفتار خود دارند، تغيير دهند. 3. هر انسان عاقل و هر
جامعه بيدار وقتى كه شايستگى موقعيتى را احساس كرده و قدرت حركت و تكاپو براى وصول
به آن موقعيت را در خود ديده با كمال جديت حركت كرده و آن موقعيت را به دست آورده است.
بر اين اساس، جزئىترين حركتها تا پيچيدهترين پديدهها ناشى از اختيار انسان است،
[2] و اختيار انسانى در پرتو محاسبه و استدلال عقلى و منطقى عمل مىكند، از اين روست
كه از بىاعتنايى بشر به گذشته، بىاعتنايى به آينده را مىتوان دريافت. [3] بنابراين،
فايده تاريخ از نوشتههاى كتب مقدس، سخنان اولياى دينى و استدلالهاى عقلى قابل فهم
است.
تاريخ يك سده اخيرهم
از آنچه درباره فايده كلى تاريخ گفتهايم، به دور نيست، و حتى از جهت اينكه مقرون با
اوج استعمار و غارت مللى چون ايران بوده، دانستن آن از برجستگى ويژهاى هم برخوردار
است.