responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقش سیاسی - اجتماعی زنان در تاریخ معاصر ایران نویسنده : شیرودی، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 28

قحطى، خشك‌سالى، خرابى راه‌هاى كشور و سوء استفاده دولتى‌ها و اجنبى‌ها كه موجب مى‌شد به اندازه كافى گندم براى پخت نان به تهران نرسد، لذا مردان و زنان به اعتراض دست زدند؛ زيرا مسلمان در حالت گرسنگى قادر به انجام وظايف دينى نيست، به علاوه، بيم گسترش سلطه اجنبى از طريق كمبود تصنعى نان مى‌رفت؛ اما اين اعتراض بى‌فايده بود و همچنان نانوايى‌ها شلوغ و نان كم بود، تا سرانجام هزاران زن مسلمان، جلوى شاه را در بازگشت از شكار گرفتند و از شاه تقاضاى نان كردند. شاه نه تنها ترتيب اثر نداد، بلكه دستور داد براى مهار و سركوب شورش، دروازه‌هاى شهر را ببندند؛ ولى چند هزار زن هجوم آوردند و با سنگ و چوب، دروازه‌بانان را از پاى درآوردند. مأموران محمود خان نورى، كلانتر تهران به اشاره شاه، به زنان حمله بردند. حتى كلانتر با چوب دستى‌اش، چند نفر از زنان را مضروب ساخت. با اين وصف، غوغاى زنان ادامه داشت. شاه يا به دليل ناتوانى كلانتر در مهار شورش و يا براى خواباندن ماجرا، فرمان داد كلانتر را در همان مكان به دار آويختند. آن روز، طغيان فرو نشست؛ اما مشكل نان حل نشد. [1] فرونشستن موقت شورش زنان على‌رغم باقى بودن مشكل نان، نشان مى‌دهد كه زنان تنها به خاطر نان به شورش دست نزدند، بلكه آنان از ظلم و بيداد و غير دينى بودن سياست‌هاى شاه عصبانى بودند، به همين دليل به دار آويختن كلانتر كه نمادى از ظلم و بيداد و سياست‌هاى غير دينى بود، آنها را قدرى تسكين داد.

روز بعد زنان بار ديگر اجتماع كردند. اين بار شاه سربازان و توپچى‌ها را وارد عمل كرد؛ ولى در بين زنان، عده‌اى بودند كه شجاعانه به سربازان و نظاميان حمله آوردند. سرانجام به زحمت جلوى زنان را گرفتند. براى متفرق ساختن‌


[1] ناصر نجمِی، طهران عهد ناصرِی (تهران: عطار، 1370) ص 159.

نام کتاب : نقش سیاسی - اجتماعی زنان در تاریخ معاصر ایران نویسنده : شیرودی، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 28
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست